اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کووه

نویسه گردانی: KWWH
کووه . [ وِ ] (اِخ ) دهی از بخش قشم که در شهرستان بندرعباس واقع است و 540 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵۰ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۵ ثانیه
عباس کوه . [ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماسوله بخش مرکزی شهرستان فومن واقع در 18هزارگزی باختر فومن . ناحیه ای است کوهستانی ، هوا...
کردسرا کوه . [ ک ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی لنگرود شهرستان لاهیجان . جلگه ای ، معتدل مرطوب و سکنه ٔ آن 180 تن است . (از فرهنگ جغر...
کوه جفتان . [ ج ُ ] (اِخ ) دهی ازدهستان بخش شهداد که در شهرستان کرمان واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
کوه پاسان . (اِخ ) دهی از دهستان ایراندکان که در بخش خاش شهرستان زاهدان واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
کوه بنیاد. [ ب ُ ] (ص مرکب ) عظیم الجثه و بزرگ و استوار چون کوه : روزی صیادان پیلی وحشی گرفتند... بادحرکت ، آتش سرعت ،... ابرنهاد، کوه بنیاد...
کوه بیجار. (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان لاهیجان است و 278 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
نارنج کوه . [ رَ / رِ ] (اِخ ) از دهات نور مازندران است . رجوع به مازندران و استرآباد رابینو ص 149 شود.
وازه کوه . [ زَ ] (اِخ ) ناحیه ای است در مازندران نزدیک رستمدار و حوالی آن . (ترجمه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 176).
هرمزد کوه . [ هَُ م َ ] (اِخ ) نام یکی از کوههای رشته جبال البرز در مشرق شروین کوه و بر سر راه خراسان . (از مازندران و استرآباد رابینو، ص 19...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.