گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کوه نویسه گردانی: KWH کوه . (اِخ ) نام مستعار هومان تورانی . (از فهرست ولف ). هومان در گفتگوی با رستم خود را چنین نامیده است : بپرسیدی از گوهر و نام من به دل دیگر آمد ترا کام من مرا نام کوه است گردی دلیرپدر بوسپاس است مردی چو شیر.فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 4 ص 968). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۵۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه واژه معنی حسنی کوه حسنی کوه . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان اشکور پایین بخش رودسر شهرستان لاهیجان . 57هزارگزی جنوب رودسر، شش هزارگزی شوئیل . سکنه ... چلان کوه چلان کوه . [ چ َ ] (اِخ ) نام کوهی است در ملک یمن . (برهان ) (جهانگیری ) (ناظم الاطباء) : بکوهی بر شد از تشویش انبوه ۞ که خوانندش در آن کشو... خاره کوه خاره کوه . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) کوهی که از جنس سنگ خاره باشد. || کنایه از محکمی و صلابت است : پس و پیش را کرد چون خاره کوه برانگیخت ... خانه کوه خانه کوه . [ ن ِ ] (اِخ ) نام کاروانسرایی است . رجوع به کاروانسرای خانه کوه شود. خرمن کوه خرمن کوه . [ خ ِ / خ َ م َ ] (اِخ ) نام کوهی است که کوههای احمری از سمت جنوب به سیاه کوه و این کوه متصل است و از کوههای منطقه ٔ فارس ... خرونق کوه خرونق کوه . [ خ ُ ن َ ] (اِخ ) نام کوهی است در جنوب خرونق از نواحی یزد. (یادداشت بخط مؤلف ). زواره کوه زواره کوه . [ زَ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شاه آباد است که 235 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5). کوه پاسان کوه پاسان . (اِخ ) دهی از دهستان ایراندکان که در بخش خاش شهرستان زاهدان واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). کوه بنیاد کوه بنیاد. [ ب ُ ] (ص مرکب ) عظیم الجثه و بزرگ و استوار چون کوه : روزی صیادان پیلی وحشی گرفتند... بادحرکت ، آتش سرعت ،... ابرنهاد، کوه بنیاد... کوه بیجار کوه بیجار. (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان لاهیجان است و 278 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ صفحه ۱۶ از ۲۵ ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود