اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گره

نویسه گردانی: GRH
گره . [ گ َ رَ ] (اِ) زنگ و زغار. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
گره چقا. [ گ َ رِ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش چوار شهرستان ایلام ، واقع در 34000گزی باختری چوار و 34000گزی باختر راه شوسه ٔ ایلام به شاه آب...
گره چقا. [ گ َ رِ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان دربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 15000گزی شمال باختری کرمانشاه . راه آن ا...
گره چقا. [ گ َ رِ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند،واقع در 29000گزی شمال باختری شهر نهاوند و 3000گزی باختری راه شوسه ٔ نها...
گره گشای . [ گ ِ رِه ْ گ ُ ] (نف مرکب ) گره گشاینده . گره گشا : در در آن رشته سرگرای بودکه کلیدش گره گشای بود. نظامی .تیغ او در مفاصل عدو چون...
گره کور. [ گ ِ رِ هَِ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) گرهی که بسختی باز شود، یا اصولاً باز نشود.
اَعْظَمْ گَرْه، ناحیه و شهری در غرب استان اوتارپرادش در شمال هند و از مراکز فرهنگی و تبلیغی مسلمانان هندوستان. نام اعظم گره برگرفته از نام محمداعظم خا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کروات
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
یا اعتدال پاییزی؛ نقطه ای در مدار که جسم مدارپیما با گذر از آن از شمال صفحۀ مرجع به جنوب آن می رود. همتای پارسی گره نزولی این واژه ی کردی است: گره بار...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۱ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.