گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گری نویسه گردانی: GRY گری . [ گ ِ رِ ] (اِخ ) ۞ توماس . شاعر انگلیسی متولد در لندن ۞ . (1716 - 1771م .). شعرهای رثایی او مملو از حزن و ظرافت است . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۷ ثانیه واژه معنی نیابت گری نیابت گری . [ ب َ گ َ ] (حامص مرکب ) جانشینی . نایبی . عمل نیابت گر : نویسم خطی زین نیابت گری مسجل به امضای پیغمبری .نظامی . نکوهش گری نکوهش گری . [ ن ِ هَِ گ َ] (حامص مرکب ) عمل نکوهش گر. رجوع به نکوهش گر شود. نصیحت گری نصیحت گری . [ ن َ ح َ گ َ ] (حامص مرکب ) عرضه ٔ پند و نصیحت . آگاه سازی . (ناظم الاطباء). پندگوئی . اندرز دادن . عمل نصیحت گر. رجوع به نصیحت گر ش... نسقچی گری نسقچی گری . [ ن َ س َ گ َ ] (حامص مرکب ) عمل نسقچی . رجوع به نسقچی شود. منادی گری منادی گری . [ م ُ دا گ َ / م ُ گ َ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل منادی گر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به منادی گر شود. اباحه گری اصطلاح فقهی ۱. اختیار داشتن شخص مکلف برای انجام یا ترک چیزی ۲. اعتقاد به جایز دانستن چیزی که شرعاً حرام است. اباحی گری این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. غربال گری غربال گری یا غربالگری. الف. رجوع شود به غربال گری. ب. (علوم پزشکی) تفتیش نمودن برای کشف اثر و یا آثاری از یک بیماری (که امکان وقوعش در آینده وجود دارد... رافضی گری کاش من رافضی بودم! شیعه برادران اهل سنت، دوستان على و آل على را رافضى مىخوانند. اکنون ببینیم معناى رافضى چیست. خدمت امام صادقعلیه السلام چنی... اباحه گری اباحهاندیشی و بیاعتنایی عملی به محرمات و منهیات و منکرات اِباحه، اباحه ازریشة بَوح و بُوْوح به معنى اجازه دادن (فراهیدی، ازهری) و در ش... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۳ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود