اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گل

نویسه گردانی: GL
گل . [ گ ُ ] (انگلیسی ، اِ) ۞ دروازه ٔ فوتبال .
- گل زدن ؛ توپ را وارد دروازه ٔ حریف کردن . گل کردن .
- گل شدن ؛ وارد شدن توپ به دروازه ٔ حریف .
- گل کردن ؛ توپ را وارد دروازه ٔ حریف کردن . گل زدن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
گل مصری . [ گ ِ ل ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بعربی طین مصری خوانند. برای طلا کردن بر بدن مستسقی بغایت نافع است . (برهان ) (آنندراج ).
گل موجه . [ گ ُ ل ِ م ُ وَج ْ ج َه ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گل دوروی : به جام زرین همچون گل موجه درونش احمر باشد برونش اصفر.مسعودسعد (دی...
گل مورتی . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دلگان بخش بزمان واقع در 82000گزی جنوب باختری بزمان ، کنار راه مالرو بمپور به کهنوج . هوای آن ...
گل مولی . [ گ ُ ل ِ م َ / مُو لا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خطابی است که بصورت احترام و گاهی تحقیر به درویش میدهند. خطابی است که به دروی...
گل میشه . [گ ُ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد واقع در 23هزارگزی شمال باختری آغ کند و 4هزارگزی راه شو...
گل میخک . [ گ ُ ل ِ خ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ از تیره ٔ قرنفلیان است . جنس های بسیار دارد و این دسته قسمتی از کاسبرگهای آن به هم چسب...
گل لرتقی . [ گ ُ ل َ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان خیاو واقع در 9هزارگزی شمال خاوری هروآباد و 3هزارگزی راه ...
گل گیتی . [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پهلوی ، گیتیک ۞ . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). گل زمین . || نوعی از گل که برگهای آن از ه...
گل گنگک . [ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان دماوند. دارای 20 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
گل گیوه . [ گ ِ ل ِ وَ / وِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گلی است سفید که گیوه ٔ مستعمل را پس از شستن باآن سفید کند. گلی است سپیدرنگ که چمچم...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.