گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گل نویسه گردانی: GL گل . [ گ ُ ] (انگلیسی ، اِ) ۞ دروازه ٔ فوتبال .- گل زدن ؛ توپ را وارد دروازه ٔ حریف کردن . گل کردن .- گل شدن ؛ وارد شدن توپ به دروازه ٔ حریف .- گل کردن ؛ توپ را وارد دروازه ٔ حریف کردن . گل زدن . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۹ ثانیه واژه معنی گل خیری گل خیری . [ گ ُ ل ِخ َ / خ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی از گل است که به نام گل همیشه بهار هم خوانده میشود : وآن قطره ٔباران که چکد ... گل زمین گل زمین . [ گ ُ ل ِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قطعه زمین خوب . (غیاث ). مکان مشخصی است در محلات و قراء و قصبات که مردم محل در آن جمع م... گل سرشو گل سرشو. [ گ ِ ل ِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گلی که با آن سر شویند : چون تواند کسی از خاک وطن سر پیچدخشت خم دختر رز را گل سرشو باشد. ... گل ساعت گل ساعت . [ گ ُ ل ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) ۞ از تیره ٔ نزدیک به گل آویز است و قسمت قابل مصرف آن قسمت هوایی گیاه است ، موارد استعما... گل ساقان گل ساقان . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دلاور بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار واقع در 31000گزی شمال باختری دشتیاری ، کنار راه دج به قصرقن... گل قحبه گل قحبه . [ گ ُ ل ِ ق َ ب َ / ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گل دوروی ۞ . دزی گوید (ج 2 صص 794-795): «وردالحمار، نوعی از «بهار» یا «کریانتم » ۞... گل کردن گل کردن . [ گ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عجین کردن آب را با خاک . آمیخته کردن خاک و آب : خاک وجود ما را از آب باده گل کن ویران سرای دل را گاه... گل کردن گل کردن . [ گ ُ ک َ دَ ](مص مرکب ) گل برآوردن درخت . گل دادن . برآوردن گل . گل کردن گل کردن . [ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) این لفظ را بجای خاموش کردن استعمال کنند، چنانکه گویند: چراغ را گل کن ، یعنی خاموش کن . (برهان ). با لف... گل کبود گل کبود. [ گ ُ ل ِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نیلوفر آبی . گل ازرق : گل کبود که برتافت آفتاب بر اوز بیم چشم نهان گشت در بن پایاب . خفا... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳۵ ۳۶ ۳۷ ۳۸ ۳۹ صفحه ۴۰ از ۶۴ ۴۱ ۴۲ ۴۳ ۴۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود