گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گلاب نویسه گردانی: GLAB گلاب . [ گ ُ ] (اِ مرکب ) ۞ نوعی از نیلوفریان که دارای گلهای رنگین است و در برکه ها میروید. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه واژه معنی گلاب صوفیان گلاب صوفیان .[ گ ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت واقع در 6هزارگزی جنوب سبزواران و 2هزارگزی باختر راه ف... گلاب کشیدن گلاب کشیدن . [ گ ُ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) کشیدن گلاب از گل .گل را بطریق مخصوص پختن تا از آن گلاب به دست آید. گلاب گرفتن گلاب گرفتن . [ گ ُ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) گرفتن گلاب از گل . گلاب کشیدن . و رجوع به گلاب کشیدن شود. گلاب فشاندن گلاب فشاندن . [ گ ُ ف َ / ف ِ دَ ] (مص مرکب ) مجازاً به معنی اشک ریختن است : گر چشم ما گلاب فشاندعجب مداردلهای ماست آینه گردان صبحگاه . خ... گل گلاب حسین حسین گلگلاب (زادهٔ ۱۲۷۶ در تهران – درگذشتهٔ ۱۳۶۳ در تهران) گیاهشناس، ادیب، نویسنده، شاعر، مترجم، استاد دانشگاه، نوازنده، موسیقیدان، عکاس و هنرمند ا... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود