اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لعلی

نویسه گردانی: LʽLY
لعلی . [ ل َ ] (ص نسبی ) منسوب به لعل . || به رنگ لعل . به سرخی لعل . سرخ .
همیشه باد دو دست تو تاجهان باشد
یکی به مشکین زلف و یکی به لعلی شیر.

مسعودسعد.


به مرز بی رز تو مرغکی درون بپرید
سرش به لعلی همچون عروس در پرده .

سوزنی .


از آن لبی که به خوشی چنو نباشد شهد
در آن رخی که به لعلی چنو شقایق نیست .

سوزنی .


تلقین لب لعلی جان پرور ساقی است
گر ذکر دوام است وگر شرب مدام است .

سعدی .


- باده ٔ لعلی ؛ شراب سرخ :
صائب در این دو هفته که گل جوش میزند
چون داغ لاله باده ٔ لعلی مده ز چنگ .

صائب (از آنندراج ).


|| قسمی انگور. || رنگی که مصوران و نقاشان بکار برند. (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
لالی . [ لال ْ لی ] (اِخ ) ۞ تماس آرتور دو. بارُن دوتلندال . فرمانفرمای فرانسه در هند. مولد رُمانس (درُم ) (1766 - 1702).
لالی . (اِخ ) موضعی به مغرب اصفهان .
لالی . (اِخ ) دهی از دهستان بخش قلعه زراس شهرستان اهوازواقع در 44 هزارگزی شمال قلعه ٔ زراس دارای 220 تن سکنه ٔ شیعه فارسی زبان . محصول آ...
لالی، شهری در شمال استان خوزستان و مرکز شهرستان لالی است. مردم و زبان مردم لالی از ایل بختیاری هستند و به زبان لری بختیاری سخن می‌گویند.[۲] جایگاه جغر...
لاَّلی . [ ل َ ] (ع اِ) ج ِ لؤلؤ. (منتهی الارب ) : آورد لاَّلی به جوال و بعبایه از ساحل دریا چو حمالان به کتف سار. منوچهری .گهی لاَّلی پاش...
لاَّلی . [ ل َ ] (اِخ ) از شعرا و قضات عثمانی در قرن دهم هجری از سنجاق ساروخان . وی از محضر درس کمال پاشازاده ٔ مشهور استفاده کرده است . ای...
لالی پلاین . [ پ ِ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جهانگیری بخش مسجد سلیمان . شهرستان اهواز. واقع در 54هزارگزی شمال باختری مسجد سلیمان . دارای 15...
سلک لاَّلی . [ س ِ ک ِ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دندان معشوق . (رشیدی ). کنایه از عقد دندان محبوبان . || عقد مروارید. (برهان ). رجوع به ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.