اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لوو

نویسه گردانی: LWW
لوو. [ ل ُ وُ ] (اِخ ) ۞ لوئی . معمار فرانسوی . مولد پاریس (1612-1670 م .).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
پیچه لو. [ چ َ ] (اِخ ) نام موضعی به کجور مازندران . (سفرنامه ٔ رابینو ص 108 بخش انگلیسی ).
ادات لو. [ ] (اِخ ) طائفه ای چادرنشین و زارع در حوالی مشکین آذربایجان ، دارای 200 خانوار. ییلاق آنان به سنبلات و قشلاقشان مُغان است . (جغ...
اسلام لو. [ اِ ] (اِخ ) تیره ای از ایل اینانلو (از ایلات خمسه ٔ فارس ). (جغرافیای سیاسی کیهان ص 86).
امین لو. [ اَ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان اردبیل با 377 تن سکنه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
خلیفه لو. [ خ َ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سلدوز شهرستان ارومیه . دارای 224 تن سکنه . آب آن از گدارچای و محصول آن غلات و ب...
خلیفه لو. [ خ َ ف ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان . دارای 255 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بادام...
خلیفه لو.[ خ َ ف ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان . دارای 256 تن سکنه . آب آن از قزل اوزن و محصول آن غ...
خلیفه لو. [ خ َ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارشق بخش حومه ٔ شهرستان خیاو، دارای 162 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات ...
خلیفه لو. [ خ َ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دیکله ٔ بخش هوراند شهرستان دیکله . دارای 237 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات و سرد...
خواجه لو. [ خوا / خا ج َ / ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش شاهین دژ شهرستان مراغه . این دهکده کوهستانی با هوای معتدل و سالم و 165 ...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۱۴ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.