گفتگو درباره واژه گزارش تخلف لوو نویسه گردانی: LWW لوو. [ ل ُ وُ ] (اِخ ) ۞ لوئی . معمار فرانسوی . مولد پاریس (1612-1670 م .). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۳۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی قراجه لو قراجه لو. [ ق َ ج ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر.واقع در 16هزارگزی خاور اهر و 2000 گزی شوسه ٔ اهر به خیاو. موقع جغرافیا... سعادت لو سعادت لو. [ س َ دَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز. دارای 781 تن سکنه و آب آن از چشمه و رودخانه است محصول آن ... انیاق لو انیاق لو. [ ] (اِخ ) یکی از طوایف ایل قشقایی ایران . این ایل مرکب از 50 خانوار است و درحوالی سمیرم مسکن دارند. (جغرافیای سیاسی کیهان ). ایناق لو ایناق لو. (اِخ ) طایفه ای از طوایف ایل قشقایی . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 82). تاتم لو تاتم لو. (اِخ ) تیره ای از ایل نفر می باشد و ایل نفر یکی از ایلات خمسه ٔ فارس است : ایلات خمسه مرکبند از پنج ایل بزرگ (اینانلو، بهارلو، عر... کلیشان لو کلیشان لو. [ ] (اِخ ) از ایلهای اطراف خلخال و مرکب از 200 خانوار است . ییلاق و قشلاق ندارند و زارع هستند. (از جغرافیای سیاسی ایران ص 108). گورچین لو گورچین لو. [ گ ُ وُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراسکند شهرستان تبریز که در 18 هزارگزی جنوب باختری سراسکند و 12 هزارگزی شوسه ٔ سراسکند به سیاه ... گاومیش لو گاومیش لو. (اِخ ) دهی است از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل ، در 50 هزارگزی شمال بیله سوار و 2 هزارگزی شوسه ٔ بیله سوار به اردبیل . کوه... مشهدی لو مشهدی لو. [ م َ هََ ] (اِخ ) دهی از دهستان اجارود است که در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است و 139 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایرا... مصطفی لو مصطفی لو. [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) دهی است از دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان واقع در 54هزارگزی قیدار با 154 تن جمعیت . آب آن از ق... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۱۴ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود