اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مبتدع

نویسه گردانی: MBTDʽ
مبتدع . [ م ُ ت َ دِ] (ع ص ) اهل بدعت . (منتهی الارب ). بدعت کننده . (آنندراج ) (غیاث ). مخترع و ملحد. و کسی که عقیده ٔ تازه در دین آورد و بدعت گذارد؛ طایفه ٔ مبتدعه ، گروه ملحد و اهل بدعت . (از ناظم الاطباء). آن که بدعت در دین نهد. بدعت گذار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
روز و شب مبتدعان را و هواداران را
هر کجا یابد چون مار همی کوبد سر.

فرخی .


هیچ مذهب و مبتدع او را از راه نتواند برد. (سیاست نامه ). و در پارس تا مذهب اسلام ظاهر شده است همگان مذهب سنت و جماعت داشته اند و مبتدعان آنجا ثبات نیابند وتعصب مذهب گبری ندانند. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 117).
مبتدع و مبدعند بردرت اهل سخن
مبدع این شیوه اوست مبتدعند آن و این .

خاقانی .


تا قیامت ماند این هفتاد و دو
که نیاید مبتدع را گفت و گو.

مولوی .


|| نو بیرون آورنده . (از منتهی الارب ). استخراج کننده و احداث کننده . مخترع . (از ناظم الاطباء). ابداع کننده . اختراع کننده .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
مبتدع . [ م ُ ت َ دَ ] (ع ص ) تازه پیدا شده و بتازگی اختراع شده و اختراع نو و تازه . (ناظم الاطباء).
مبتدا. [ م ُ ت َ ] (ع اِ) (از «ب دء») آغاز چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) ۞ . مبتداء. ابتداء. آغاز چیزی . اول امری . مقابل پایا...
مبتداء. [ م ُ ت َ دَءْ ] (ع اِ) مبتدا. آغاز چیزی : انت بادی الرأی ِ و مبتدأه ُ. (تاج العروس ج 1 ص 44). و رجوع به مبتدا شود.
مبتدا «مبتدا و خبر» در زبان عربی به عبارتی همان نهاد و گزاره فارسی است. فهرست مندرجات ۱ - تفاوت نهاد و مبتدا ۲ - اقسام مبتدا ۳ - توضیح مبتدای اسمی ۴ -...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.