محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن سعدبن منیع زهری کاتب واقدی ، مکنی به ابوعبداﷲ. از فضلای برجسته ٔ زمان خود بود و مدتی به مصاحبت محمدبن عمربن واقدی پیوست و کتابت او کرد و بدو شهرت یافت و او را جز طبقات کبیرمعروف ، طبقات دیگری است صغیر. وی ثقه و صدوق بود. گویند کتابهای واقدی نزد چهار کس فراهم شد نخست کاتب وی محمدبن سعد بود. وی حدیث و فقه و جز این دو بنوشت . در سن شصت ودوسالگی درگذشته است و در مقبره ٔ باب الشام دفن شده . (از وفیات الاعیان ج 2 ص 85). و نیز رجوع به ابن سعد ابوعبداﷲ محمدبن سعد و الاعلام زرکلی شود.
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۳.۰۸ ثانیه
محمدباقر قالیباف، (۱ شهریور ۱۳۴۰ در طرقبه، مشهد)، سیاستمدار اهل ایران است و هماکنون شهردار تهران است. او دارای مدرک دکتری در رشتهٔ جغرافیای سیاسی از ...
محمد حیدریملایری (زادهٔ ۱۳۲۶ ملایر) فیزیکدان و اخترشناس اهل ایران است. وی در حوزه زبانشناسی و گویشها نیز فعالیت داشتهاست. یکی از دستاوردهای محمد ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
محمد جهان پهلوان . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ج َ پ َ ل َ ] (اِخ ) ابن ایلدگز،دومین از اتابکان آذربایجان (568 - 581 هَ . ق .).
محمدجواد ضرابیان (زادهٔ ۱۲ اسفند ۱۳۲۹ در تهران) آهنگساز و نوازنده سنتور اهل ایران است. زندگینامه و فعالیت هنری محمدجواد ضرابیان، در ۱۲ اسفند سال ۱۳۲۹...
سلطان محمد تبریزی، این هنرمند ارزنده مشرق زمین،از جمله چهرههای برجستهآی است که با خلق آثاری نامیرا در هنر مینیاتور و تاثیر شگرفی که بر دیگر هنرمندان...
ابوبکر محمد خبازی . [ اَ بو ب َ م ُ ح َم ْ م َ دِ خ َب ْ با ] (اِخ ) ابن حسین . مقری و خراسانی است .
حاجی محمدسمرقندی . [ م ُ ح َ م ْ م َ دِ س َ م َ ق َ ] (اِخ ) یکی از شعرای ماوراءالنهر است و مطلع ذیل از اوست :از شوق نرگس تو که هستیم مست از ...
حاجی محمد قهستانی . [ م ُ ح َم ْ م َ ق ُ هَِ ](اِخ ) (خواجه ...) از بزرگان دیوان میرزا بدیع الزمان بود و پس از روی کار آمدن محمدخان شیبانی عه...
حاجی محمد قندهاری . [ م ُ ح َم ْ م َ ق َ دِ ] (اِخ ) یکی از ادبا و مورخین است و تاریخی معروف دارد که به نام تاریخ حاجی محمد قندهاری مشهور شد...