محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالرزاق ، مکنی به ابومنصور. سپهسالار خراسان به روزگار سامانیان . رجوع به ابومنصور شود. توضیحاً می افزاید که سکه زرینی (دینار) از این محمدبن عبدالرزاق (که ظاهراً بل قطعاً همان ابومنصور معروف است که شاهنامه ٔ نثر بفرمان او جمع شده بود) در روسیه باقی است که در مراغه سنه ٔ 337 هَ. ق . زده شده است و گویا در تجارب الامم و ابن الاثیر دارد که در حدود همین سنه محمدبن عبدالرزاق (که از سامانیان گویا روی گردان شده به طرف آل بویه آمده بود) از جانب رکن الدوله ، پس از اسیر کردن مرزبان بن محمدبن مسافر پادشاه مسافری (= سلاری ) آذربایجان و فرستادن او را به قلعه ٔ سمیرم ، این محمدبن عبدالرزاق حاکم آذربایجان شد. رجوع به یادداشتهای قزوینی ج 7 ص 60 شود.
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۶ ثانیه
کمال آباد محمد صالح . [ ک َ م ُ ح َم ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان اسفندآباد است که در بخش قروه ٔ شهرستان سنندج واقع است و 135 تن سکنه دا...
ابراهیم بن ابی محمد. [ اِ م ِ ن ِ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یحیی بن المبارک الیزیدی . ازیزیدیین . لغوی و عالم به عربیت . در خدمت مأمون خلیفه...
احمد بن محمد جیهانی از جغرافیدانان دوره سامانی بود از حدود ۸۹۳ تا ۹۰۷ برآمد.[۱] دکتر فیروز منصوری در مقدمه کتاب اشکال العالم عنوان میدارد نام صحیح ا...
سلطان محمد خدابنده اولجایتو یا الجایتو هشتمین از سلسله ایلخانان
محتویات [نمایش]
زندگینامه [ویرایش]
پس از مرگ غازانخان به ایلخانی مغول در...
در افسانه های عرب آمده است که چون مردی از بنی زهره 1 عاشق میشد، راز خود را پنهان میکرد و درد عشق را آن قدر در دل نگاه میداشت که او را از پای در می...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
شمس الدّین محمد جوینی. خواجه شمس الدین محمد جوینی، فرزند خواجه بهاءالدین محمد جوینی، از شعراء، نویسندگان و وزراء بنام ایران است که در بسط و نشر علم و ...
ده دوست محمد لشکران . [ دِه ْ م ُ ح َم ْ م َ ل َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در شش هزارگزی باختری ده دوست محمد...
قلعه حمام لعل محمد. [ق َ ع َ ح َم ْ ما ل َ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه حمام بخش جنت آباد شهرستان مشهد، واقع در 30هزارگزی ...
جابِرِ بْنِ اَفْلَح، ابو محمد، از منجمان بنام اندلس. از آنجا که ابن میمون (2/297) و بطروجی (I/53) او را اشبیلی خواندهاند، احتمالاً اهل اشبیلیه بوده ...