اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مرز

نویسه گردانی: MRZ
مرز. [ م َ ] (ع اِ) عیب . زشتی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || کلمه ٔ فارسی معرب است به معنی : حباس که بدان آب را حبس کنند و نگه دارند.(از متن اللغة) (از اقرب الموارد). رجوع به مرز به معنی برآمدگی اطراف کرت زراعت شود. || (مص ) چنگول گرفتن نه سخت . (زوزنی ). به چنگل گرفتن نه سخت . (تاج المصادر بیهقی ). شکنجیدن به انگشتان نرم نرم ، و چون گزند رسد آن را قرص گویند. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). وشگون گرفتن بملایمت . || عیب ناک کردن و زشت گردانیدن . (منتهی الارب ): مرزالرجل ، عابه و شانه . (متن اللغة) (از اقرب الموارد). با دست زدن و ضربه فرود آوردن سیلی و تپانچه . || پاره ای بر کندن از خمیر. (منتهی الارب ). قطع؛ مرز العجینة؛قطعها. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || با انگشت فشردن و پنجه کشیدن کودک پستان مادر را هنگام شیر خوردن . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
غرض و مرض . [ غ َ رَ ض ُ م َ رَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در تداول عامه ، نظر شخصی . اشکال تراشی در کار کسی ۞ . دشمنی و دوروئی .
غرض و مرض داشتن . [ غ َ رَ ض ُ م َ رَ ت َ ] (مص مرکب ) باغرض بودن . نظر شخصی داشتن . غرض داشتن .اشکال تراشی در کارها کردن . دشمنی و دوروئی دا...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.