اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مرعد

نویسه گردانی: MRʽD
مرعد. [ م ُ ع ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از اِرعاد. رجوع به ارعاد شود. || ابر غرنده . (ناظم الاطباء). || ترساننده و یا وعده ٔ بدکننده . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
قره بلاغ شیخ مراد. [ ق َ رَ ب ُ ش ِ م ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان سرپل ذهاب شهرستان قصرشیرین واقع در 4 هزارگزی باختر سرپل ذهاب و یک هزارگزی شوسه...
کهریز حاجی خان مراد. [ ک َ م ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیلوار است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.