اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مصطبة

نویسه گردانی: MṢṬB
مصطبة. [ م ِ طَ ب َ ] ۞ (ع اِ) مصطبه . دکان (= سکو). (از تاج العروس ). تخت (در معنی سکو). دکان مانندی که برای نشستن سازند، و به هندی چبوتره است . (آنندراج ).دوکان مانندی که بر آن نشینند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). دوکان که بر آن نشینند. (لغت نامه ٔ مقامات حریری ). دوکان . (دهار). سکو. سکو که بر آن نشینند. ج ، مصطبات ، مصاطب . (یادداشت مؤلف ). || محل اجتماع مردمان . ج ، مصاطب . (ناظم الاطباء). || جایگاه غربا، لغت بغدادی است . (مهذب الاسماء). جای غریبان . جایگاه گدایان . ایوانهای اطراف مسجد. (زمخشری ). کاروانسرای غریبان . (لغت نامه ٔ مقامات حریری ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
مسطبة. [ م َ / م ِ طَ ب َ ] (ع اِ) سندان آهنگران و حدادها. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || چشمه ٔ انباشته . (منتهی الارب ). || آبهای...
مصطبح . [ م ُ طَ ب ِ ] (ع ص ) صبوحی کننده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). صبوح آشامیده . (یادداشت مؤلف ). || چراغ افروزنده . (منتهی الارب ) (...
مصطبه . [ م ِ / م َ طَ ب َ / ب ِ ] (از ع ، اِ) ۞ مصطبة. میخانه . و به صاد و به ضاد هر دو آمده (یعنی مصطبه و مضطبه ). (غیاث ) (آنندراج ). میخانه ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.