گفتگو درباره واژه گزارش تخلف معنا نویسه گردانی: MʽNA معنا. ۞ [ م َ ] (ع اِ) مراد از کلام و مقصود و اراده . (ناظم الاطباء). و رجوع به معنی شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه واژه معنی معناً معناً. [ م َ نَن ْ ] (ع ق ) از حیث معنی . از حیث مضمون . مقابل لفظاً. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || مقابل صورةً. (یادداشت به خط مرحوم د... بی معنا بی معنا. [ م َ ] (ص مرکب ) (از: بی + معنا = معنی عربی ) بی معنی : چون طوطیان شنوده همی گویی تو بربطی بگفتن بی معنا.ناصرخسرو.رجوع به بی معن... نظریه معنا واژه "Meaning" در لغت بهمعنای «معنی دادن یا داشتن، نشانه چیزی بودن و یعنی» است.[1] بحث معنی، از مباحث بنیادین در حوزه ارتباطات بر اساس مکتب مبادله ... مانا معنا / معنی / مانند مانا مانا. از بن "مضارع ماندن + ا " تشکیل شده و صفت مشبهه ساخته است. به معنای همیشگی و جاویدان و ماندنی است. مثال : امیدوارم همیشه مانا باشید. (فیزیک) م... مانا "مانا" نام یک فرشته ی مقرب به درگاه الهی در دین زرتشت "مانا" نام یک فرقه در هندوستان که خدا را با نام روح مانا می شناسند و ستایش میکنند.اگر در این فر... مانا مانا. (اِ) به زبان زند و پازند خدای عزوجل است . (برهان ). نام خدای عزوجل است (از ژند نوشته شد). (فرهنگ جهانگیری ). به زبان ژند و پاژند نام ... مانا مانا. (نف ) به معنی شبیه و نظیر و مثل و مانند آمده است . (برهان ) (از آنندراج ). مانند را گویند. (فرهنگ جهانگیری ). صفت مشبه از «ماندن » و «ما... مانا مانا.(اِ) ۞ نیروی مستقل مادی وروحانی که همه جا پراکنده است و در همه ٔ شعارها و موجودات و اشیاء مقدس شرکت دارد. «دورکیم » مانا را خدایی م... مانع مانع. [ ن ِ ] (ع ص ، اِ) بازدارنده . ج ، مَنَعَة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). منعکننده . ج ، مَنَعَة، مانِعون . (ناظم الاطباء). ج... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود