منظر
نویسه گردانی:
MNẒR
منظر. [ م ُ ظَ ] (ع ص ) انتظارکشیده و گوش داده . (ناظم الاطباء). مهلت داده شده . ج ، منظرون ، منظرین : فیقولوا هل نحن منظرون . (قرآن 203/26). ماننزل الملائکة الا بالحق و ماکانوا اذاً منظرین . (قرآن 8/15). قال انک من المنظرین . (قرآن 14/7). || درپس انداخته . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). رجوع به انظار شود.
واژه های همانند
۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
علی ابوالحسنی، معروف به مُنذِر (۲۲ آذر ۱۳۳۴ – ۳ اسفند ۱۳۹۰) روحانی تاریخنگار معاصر ایران بود. مجموعه پنج جلدی «مشروطیت و شیخ فضلالله نوری»، از جمله ...
ابراهیم بن منذر خزامی . [ اِ م ِ ن ِ م ُ ذِ رِ ؟ ] (اِخ ) از علما و محدثین نیشابور. ازاو روایت بسیار کرده اند. تولد او در سال 236 هَ .ق . بوده . ...