اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

منظر

نویسه گردانی: MNẒR
منظر. [ م ُ ظَ ] (ع ص ) انتظارکشیده و گوش داده . (ناظم الاطباء). مهلت داده شده . ج ، منظرون ، منظرین : فیقولوا هل نحن منظرون . (قرآن 203/26). ماننزل الملائکة الا بالحق و ماکانوا اذاً منظرین . (قرآن 8/15). قال انک من المنظرین . (قرآن 14/7). || درپس انداخته . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). رجوع به انظار شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
قبح منظر. [ ق ُ ح ِ م َ ظَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زشت روئی . روی زشت داشتن . نازیبائی .
کریه منظر. [ ک َ م َ ظَ ] (ص مرکب ) زشت روی .(ناظم الاطباء). کریه المنظر. بدگِل . بدنما. ناخوش دیدار. (یادداشت مؤلف ). زشت صورت . بدقیافه : شخصی ...
ملائک منظر. [ م َ ءِ م َ ظَ ] (ص مرکب ) رجوع به ملایک منظر شود.
ملایک منظر. [ م َ ی ِ م َ ظَ ] (ص مرکب ) ملایک دیدار. فرشته طلعت . زیباروی : سرورفتاری صنوبرقامتی ماه رخساری ملایک منظری .سعدی .
هنر و دانشی جدید است که به ساماندهی فضاهای بیرونی و باز می پردازد. در تعریف مفاهیم اساسی این رشته، منظر موجودی پویا و نسبی خوانده می شود که در تعامل د...
به منطقه جغرافیایی‌ای گفته می‌شود که چشم‌انداز آن حاصل کار مشترک طبیعت و انسان باشد. رابطه طولانی میان بشر و محیط زیست وی، موجب تعامل فرهنگی نزدیکی می...
اختلاف منظر. [ اِ ت ِ ف ِ م َ ظَ ] (ترکیب اضافی ،اِ مص مرکب ) ۞ نزد علماء هیئت عبارت است از تفاوت بین ارتفاع حقیقی و ارتفاع مرئی . و آن ...
منظر هفت آباد ده سنگ . [ م َ ظَ هََ دِ دَه ْ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ریوند است که در بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور واقع است و 156 تن سکنه دار...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
منذر. [ م ُ ذِ ] (ع ص ) بیم کننده . (دهار) (مهذب الاسماء). ترساننده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث ). آگاه سازنده و پنددهنده و آنکه می ترساند...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۶ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.