اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

موسی

نویسه گردانی: MWSY
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن یوسف بن سیار شیرازی ، مکنی به ابوماهر، از جمله ٔ حکمای بزرگ و افاضل اطباست که در معالجه ٔ بیماران سخت ماهر و خود از مردم شیراز بود و بر همه ٔ پزشکان زمان خود تفوق داشت و شاگردان بسیاری از محضرش کسب علم بخصوص قوانین و اصول طب کردند، از آن جمله بود علی بن عیسی مجوسی و احمدبن محمد طبری . او معاصر آل بویه بود و عضدالدوله را آن گاه که ولیعهد بود معالجه ٔ ظفره ٔ چشم و سلعه ٔ گردن کرد و مورد نواخت و صله ٔ فراوان رکن الدوله واقع گردید. او بر عقاید جالینوس اعتراضاتی وارد می ساخت . تاریخ دقیق مرگ او معلوم نیست ، ولی تا اواسط سده ٔ چهارم در قید حیات بوده است . از آثار اوست : 1 - کتاب درامراض عین و منافع خرفات . 2 - کتاب در سته ٔ ضروریه .3 - رساله در آلات جراحی . 4 - کتاب موسوم به «چهل باب » در جزء نظری و عملی . 5 - مقاله در فصد. (از نامه ٔدانشوران ج 1 ص 275). حکیم و پزشک حاذق و ماهری بود ودر فلسفه و طب تصنیفاتی دارد و در علم منطق از استادان بود. و کلمات حکمت آمیزی دارد، از آن جمله است : «به خدا پناه می برم از دوستی که گفتاری شیوا دارد، ولی کرداری زیبا ندارد». (از تتمه ٔ صوان الحکمه ص 72).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
موسی . [ سا ] (اِخ ) ۞ ابن عمران ، پیغمبر معروف بنی اسرائیل علیه السلام به این معنی لفظ موسی مرکب است از «مو» و «سا» که به زبان سریانی ...
موسی . (اِخ ) در شواهد زیرین بر وزن «طوسی » آمده است و مراد همان موسی [ سا ] موسی بن عمران است : موسی ّ زمان را تو یکی شهره عصائی وانکه ن...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن عیسی بن ابی حجاج غفجومی ، مکنی به ابوعمران و معروف به غفجومی (368 - 430 هَ . ق .) شیخ مالکیان در قیروان و اصلش از...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن عیسی کسروی . یا کردی ۞ کاتب بود و از کتب اوست : 1- کتاب حب الاوطان . 2 - کتاب مناقضات . (از الفهرست ابن الندیم ). ی...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن فارس بن علی مرینی ، مکنی به ابوفارس و ملقب به المتوکل علی اﷲ، از پادشاهان دولت مرینی در مغرب اقصی و از فرزندان ...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن کعب عیینه ٔ تمیمی ، مکنی به ابوعیینه ، والی و از بزرگترین فرماندهانی بود که در تأسیس دولت عباسی کوشش کردند و بنی...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن کبریاء نوبختی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن موسی بن کبریاء و آل نوبخت شود.
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمدبن ابوالحسین احمد یونینی بعلبکی ملقب به قطب الدین و مکنی به ابوالفتح (640 - 726 هَ . ق .) مورخ و اصلش از بعل...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمد (المهدی ) ابن ابی جعفر منصور، مکنی به ابومحمد و معروف به الهادی ، از خلفای بنی عباس در بغداد بود. به سال 144 هَ...
موسی . [سا ] (اِخ ) ابن محمدبن امین بن هارون الرشید، ملقب به الناطق بالحق ، ولیعهد امین . حمداﷲ مستوفی گوید: محمدبن امین نام مأمون و مؤتمن...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۸ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.