میان
نویسه گردانی:
MYAN
میان . (اِ) مخفف همیان نیز آمده است . (انجمن آرا) (آنندراج ). همیان و کیسه ٔ زر. (ناظم الاطباء). همیان را گویند. (فرهنگ جهانگیری ). به معنی همیان نیز آمده است و آن کیسه ای باشد طولانی که زر در آن کنند و بر کمر بندند. (برهان ). کمر همیان مانند : بیست دینار در میان عباس بود ابوالیسر آن بگشاد و او را اسیر کرد و پیش پیغمبر علیه السلام برد. (ترجمه ٔ طبری بلعمی ). قوت و قوتش به آخر آمده درمی چند در میان داشت (گلستان ).
واژه های همانند
۱۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
میان ده . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قشلاق کلارستاق بخش چالوس شهرستان نوشهر، واقع در 58هزارگزی باختر چالوس با 120 تن سکنه . آب آن ...
میان ده . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شیب کوه زاهدان بخش مرکزی شهرستان فسا، واقع در 30هزارگزی جنوب خاور فسا با 1195 تن سکنه . آب آن...
میان ده . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارزوئیه ٔ بخش بافت شهرستان سیرجان ، واقع در 128هزارگزی جنوب باختری بافت با 150 تن سکنه . آب آن...
میان ده . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت ، واقع در 15هزارگزی جنوب خاوری سبزواران با 240 تن سکنه . آب ...
میان رز. [ رَ ] (اِخ ) دهی است از بلوک آلیان دهستان ماسوله بخش مرکزی شهرستان فومن ، واقع در 2هزارگزی شمال شوسه ٔ فومن به ماسوله . با 164 ...
میان زو. [ زُوْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گیفان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد، واقع در 7هزارگزی شمال بجنورد با 187 تن سکنه . آب آن از چشمه و ...
میان سر. [ س َ ] (اِ مرکب ) نوعی از زیور است که زنان دارند. (آنندراج ).
میان قد. [ ق َ ] (ص مرکب ) به معنی میان بالاست . (از آنندراج ) (از شعوری ج 2 ص 363). میان بالا. متوسطالقامه . که قامتی نه بلند و نه کوتاه دارد...
میان جا. (اِ مرکب ) مرکز. وسط. || کنایه است از مرکز زمین ، و قدما معتقد بودند کعبه مرکز زمین است : کعبه همچون شاه زنبوران میانجا معتکف عالم...
میان تهی . [ ت ُ ] (ص مرکب ) ۞ کاواک و میان خالی . (ناظم الاطباء). مجوف .مُسَحَّر. (منتهی الارب ). کاواک . اجوف . مجوف . میان خالی . پوک . پوچ ....