نجعة
نویسه گردانی:
NJʽ
نجعة. [ ن ُ ع َ ] (ع اِمص ) جستجوی آب و علف و نگاهداری آن به جای خود. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). طلب آب و گیاه کردن در موضع آنها. (فرهنگ خطی ) (فرهنگ نظام از فرهنگ وصاف ). طلب گیاه کردن در جای خودش و مساقط غیث ، اسم است از نجوع . (اقرب الموارد). ج ، نُجَع. || (اِ) امل . (المنجد) (از اقرب الموارد). مطلوب . (یادداشت مؤلف ). گویند: فلان نجعتی ؛ أی املی . (اقرب الموارد) (المنجد).
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
نجاة. [ ن َ ] (ع مص ) رهیدن . نجو. نجاء. نجایة. (منتهی الارب ). رستگاری . رهیدن . (آنندراج ). رستن . (آنندراج ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 98). برست...
نجاءة. [ ن َ ءَ ] (ع اِ) خواهانی . آزمندی . (آنندراج ). شهوة و شدت نظر سائل به طعام . (از المنجد) (از اقرب الموارد): نجاءة السائل ؛ خواهانی و آز...
نجاح . [ ن َ ] (ع اِمص ) پیروزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فیروزی . (دهار) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (مهذب الاسما). کامیابی . کامروائی . ظفر...
نجاح . [ ن َ ] (اِخ ) ملقب به المؤید. مملوک حبشی بود و به سال 412 هَ . ق . از طرف سلسله ٔ بنی زیاد به حکومت زبید رسید و تا سال 452 حکومت کر...
آل نجاح . [ ل ِ ن َ ] (اِخ ) طائفه ای از سلاطین اسلام که در زبید مدتی حکم رانده اند (412-553 هَ .ق .). سرسلسله ٔ آنان نجاح مملوک حبشی مرجان...
بنونَجاح ، سلسله ای از غلامان حبشی که از 412 تا553 بر زَبید * [ وتِهامه * [ حکومت کردند. بهترین منبع تاریخی برای آشنایی با آنان ، اثر عُماره [ بن علی ...