اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نجوا

نویسه گردانی: NJWʼ
نجوا. [ ن َج ْ ] (ع اِ) سرگوشی . زیرگوشی . راز. (ناظم الاطباء). نجوی . رجوع به نجوی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: پنگس pangas (خراسانی)***فانکو آدینات 09163657861
نجواء. [ ن ُ ج َ ] (ع اِ) یازیدن . یا آن نحواء است با حای مهمله . (منتهی الارب ). رجوع به نُحَواء شود.
نجوع . [ ن َ ] (ع اِ) آرد جو و مانند آن که آن را به آب و یخ تنک کنند مثال دوغ و ستور را خورانند تا فربه گردد، و آن رامدید نیز نامند. (منتهی...
نجوع . [ ن ُ ] ۞ (ع مص ) مدید خورانیدن ستور را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). آردآب خورانیدن به ستور. (ناظم الاطباء). نجوع خورانیدن شتر را....
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.