نضد. [ ن َ ] (ع مص ) برهم نهادن . (از ترجمان علامه ٔ جرجانی ص
100) (تاج المصادر بیهقی ) (از زوزنی ). برهم نهادن رخت را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). روی هم قرار دادن متاع را
۞ . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || (اِ) نظم . ترتیب . نسق . (یادداشت مؤلف ).