نفص
نویسه گردانی:
NFṢ
نفص . [ ن َ ] (ع مص ) شتاب گفتن سخن را. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). کلمه را سریع و تند ادا کردن : نفص بالکلمة؛ اتاها سریعاً. (از اقرب الموارد)؛ اتی بها سریعاً. (از متن اللغة). || دفع کردن چیزی را. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۶۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
خواهش های نفسانی که در تقابل با خواسته پروردگار است
1ـ حالت روحی یا فکری بسیار قوی که با شدت تأثیرات و یا دوام عمل، بر رفتار انسان مسلط میشود. 2ـ حالت شدید لذت خواهی، خشم و یا سودجویی که با تسلط بر انس...
هوای نفس: حالت روحی یا فکری بسیار قوی که با شدت تأثیرات و یا دوام عمل، بر رفتار انسان مسلط میشود. 2ـ حالت شدید لذت خواهی، خشم و یا سودجویی که با تسلط...
هضم نفس . [ هََ م ِ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فرونشاندن خشم و غضب . (ناظم الاطباء).
نفس کلی . [ ن َ س ِ ک ُل ْ لی ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هیأت مجموعی نفوس انواع موالید ثلاثه . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به نفس کل و ...
نفس مشتاق، نفس آرزومند، نفس خاطر خواه، نفس اماره
ملائک نفس . [ م َ ءِ ن َ ف َ ] (ص مرکب ) رجوع به ملایک نفس شود.
ملایک نفس . [ م َ ی ِ ن َ ف َ ] (ص مرکب ) که نفسی چون فرشتگان دارد. آنکه نفسی طیب چون فرشتگان دارد : آدمی نفس و ملایک نفسندپادشاسار و پیمبرس...
خواجه نفس . [ خوا / خا ج َ / ج ِ ن َ ف َ ] (اِخ ) رجوع به چشمه ٔ خواجه نفس شود.