نوس . (اِ) قوس قزح . (لغت فرس اسدی )
۞ (صحاح الفرس ) (اوبهی ) (ناظم الاطباء). آژفنداک . (ناظم الاطباء). نوسه . (فرهنگ فارسی معین )
: از باد روی خوید چو آب است موج موج
وز نوس پشت ابر چو چرخ است رنگ رنگ .
۞ خسروانی (از لغت فرس ).
|| تقلید حرف زدن و گفتگوی شخصی را کردن . (برهان قاطع). تقلید بانگ و آواز سخن گفتن کسی . (ناظم الاطباء).