و. [ وُ
/ وَ
/ وِ ] (ضمیر) مخفف او.ورا، مخفف او را. واو مخفف او باشد همچو «ورا دیدم »و «مر ورا گفتم » یعنی او را دیدم و مر او را گفتم . (برهان قاطع چ معین مقدمه ٔ مؤلف ص کط)
: چو آن نامه نزدیک خسرورسید
از آن زن
۞ ورا شادی نو رسید.
فردوسی .
ورا در شبستان فرستاد شاه
ز هر کس فزون شد ورا پایگاه .
فردوسی .