اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

و

نویسه گردانی: W
و. [ وُ / وَ / وِ ] (ضمیر) مخفف او.ورا، مخفف او را. واو مخفف او باشد همچو «ورا دیدم »و «مر ورا گفتم » یعنی او را دیدم و مر او را گفتم . (برهان قاطع چ معین مقدمه ٔ مؤلف ص کط) :
چو آن نامه نزدیک خسرورسید
از آن زن ۞ ورا شادی نو رسید.

فردوسی .


ورا در شبستان فرستاد شاه
ز هر کس فزون شد ورا پایگاه .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲,۱۲۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۴ ثانیه
قدمت این ایل در حدود 1200 سال میباشد منتصب به ایل سوره مهری لوکیشن اصلی این خاندان در ابتدا ایلام بوده و بعد در گویشهای لکی لری فارسی و حتی کردی بین ش...
شوشتری یکی از گویش‌های جنوب غربی زبان فارسی است.[۱] از نظر آواشناسی گویش شوشتری از گویش فارسی نو اولیه منشا می‌گیرد با ویژگی‌هایی که مختص به گویش‌های ...
نوروز در ایران و چند کشور منطقه که دارای فرهنگ مشترک با ایران هستند جشن گرفته می‌شود، اما در چند سال اخیر برخی دیگر از کشورها آن را در قالب تعطیلات ر...
واژه نهوار را بجای واژه ژتیک و واژه نهسان را بجای واژه ژن پیشنهاد می کنم نهواره و نهوار هر دو به کسر نون نظر یک کاربر: جنابعالی باید بفرمائید...
در اساطیر یونانی دختران زئوس، خدای خدایان، میوز نامیده می‌شدند. در افسانه‌های اولیه آن‌ها ۹ خواهر با یک اندیشه، روح و دل بودند و همه میوز نامیده می‌شد...
کتاب جمهور (به انگلیسی: Politeia)‏ اثر سترگ فلسفی افلاطون است که از مشهورترین و تأثیرگذارترین متون کلاسیک فلسفه سیاسی در غرب به شمار می‌آید. کتاب شامل...
پل وو. [ پ ِ ] (اِخ ) ۞ مجموعه ٔ ارتفاعات کوهی از آلپهای بالا (دفینه ) درفرانسه و نیز نام قله ٔ آن کوه به ارتفاع 3954 گز.
جور و واجور. [ رُ ] (ص مرکب ) جوراجور. بانواع . گوناگون . رجوع به جورواجور و جوراجور شود.
روی و وارو. [ ی ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) زیر و رو. رو و وارو: دنیا هزار روی و وارو دارد. (یاداشت مؤلف ).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲۱۳ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.