گفتگو درباره واژه گزارش تخلف وو نویسه گردانی: WW وو. [ وَ ] (حرف ) حرف واو را گاه گویند. (منتهی الارب ). لغتی است در واو. (اقرب الموارد) : دیلمی وار کند هزمان دراج غوی بر سر هر پرش از مشک نگاریده ووی ۞ .منوچهری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲,۱۲۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۱ ثانیه واژه معنی گل و بلبل گل و بلبل . [ گ ُ ل ُ ب ُ ب ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ترکیبی است که شاعران از آن سخن گویند و بویژه در غزلها بلبل را شیفته ٔ گل دانند و خو... گفت و شنود گفت و شنود. [ گ ُ ت ُ ش َ / ش ِ / ش ُ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) گفتن و شنودن . مباحثه . مکالمه . جر و بحث : تااز برای گفت و شنود است خلق را... گفت و قدم گفت و قدم . [ گ ُ ت ُ ق َ دَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کنایه از قول و فعل و این ظاهراً اصطلاح قلندران ولایت است . (آنندراج ) : دردمندان ترا ... گل و گردن گل و گردن . [ گ َ ل ُ گ َ دَ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه بر مجموعه ٔ گردن و گلو اطلاق شود: گل و گردن زیبایی دارد. گل و گشاد گل و گشاد. [ گ َ ل ُ گ ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) سخت فراخ . نه به اندام : شلوار گل و گشاد. گنگ و منگ گنگ و منگ . [گ ُ گ ُ م ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) رجوع به گُنگ شود. گوی و پهنه گوی وپهنه . [ ی ُ پ َ ن َ / ن ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) گوی و چوگان . رجوع به هریک از این دو کلمه شود.- گوی و پهنه بازی ؛ چوگان بازی . رج... گیج و گنگ گیج و گنگ . [ ج ُ گ ُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) حیران و بی زبان . سرگشته و خاموش . لات و پات لات وپات . [ ت ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) سخت بی چیز و فقیر. لات و لوت . || بتمامه باز. لات ِ لات .- درها را لات و پات گذاشتن ؛درهائی را که ... کنده و رش کنده و رش . [ک َ دَ / دِ وَ رَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) فراز و نشیب بود که پشته پشته باشد اگر چه دشت بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 221). پ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۶۵ ۶۶ ۶۷ ۶۸ ۶۹ صفحه ۷۰ از ۲۱۳ ۷۱ ۷۲ ۷۳ ۷۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود