هدایت
نویسه گردانی:
HDʼYT
هدایت . [ هَِ ی َ] (اِخ ) رضاقلی خان طبرستانی ملقب به لله باشی در تهران متولد شد و در شیراز به تحصیل دانش پرداخت . در موقع سفر فتحعلیشاه به اصفهان مورد توجه شاه قرار گرفت و به لقب امیرالشعرائی مفتخر گردید. چون فتحعلیشاه درگذشت به دربار محمدشاه و سپس به دربار ناصرالدین شاه راه یافت و از طرف ناصرالدین شاه به ریاست مدرسه ٔ دارالفنون رسید. (از کتاب سال کیهان 1342 ص 399).
رضا قلی خان ، فرزند محمد هادی ولادتش در شب پانزدهم محرم الحرام در سنه ٔ 1215 هَ . ق . در تهران واقع گردید. والدش از اعیان قریه ٔ چارده مضافات دامغان بوده و از اوان شباب ملازمت پیشه نموده و در حضرت قهرمان ایران محمدشاه قاجار (آقامحمدخان ) خزانه دار بوده و در دوران فتحعلیشاه نیز این شغل را ادامه داده است . رضاقلی خان بنا به اظهار خود از دوران صغر طبعش به معلومات و منظومات راغب بوده و در دبستان به سخن منظوم زبان گشوده است . آثار و تألیفات او که خود در سن 45 سالگی آنها را در خاتمه ٔ ریاض العارفین نام برده است عبارتنداز: 1- مثنوی هدایت نامه در بحر رمل . 2- مثنوی گلستان ارم . 3- مثنوی دیگر موسوم به انیس العاشقین . 4- مثنوی موسوم به بحرالحقایق . 5- کتاب مظاهرالانوار. 6- مثنوی انوارالولایه . 7- مثنوی خرم بهشت . 8- فهرست التواریخ . 9- منهج الهدایه . 10- مفتاح الکنوز. 11- تذکره ٔ ریاض العارفین . 12- مدارج البلاغه . 13- مجمعالفصحا در تذکره ٔ شعرا شامل دو مجلد بزرگ . 14- لطایف المعارف . 15- رساله ٔ جامع الاسرار. 16 تا 18- سه جلد در تکمیل تاریخ روضةالصفای میرخواند. 19- دیوان غزلیات شامل بیش از8 هزار بیت . 20- دیوان قصاید شامل بیش از 10 هزار بیت . (از خاتمه ٔ ریاض العارفین چ سنگی ص 352 ببعد). آنچه رضاقلی خان هدایت به روضةالصفا افزوده شامل تاریخ دوره ٔ صفویه ، افشاریه ، زندیه و قاجاریه است . (از سبک شناسی بهار ج 3 ص 206). از تألیفات دیگر او فرهنگ معروف انجمن آرای ناصری و کتابی به نام نژادنامه است و فرهنگ مزبور آخرین اثر اوست . رضاقلی خان علاوه بر تحقیقات و تألیفات متعدد خدمت دیگری به فرهنگ ایران کرده و آن تأسیس یک چاپخانه است که بسیاری از کتب ادبی در عصر قاجاریه در آن چاپخانه طبع شده است . (از سبک شناسی بهار ج 3 ص 370 و 371).
واژه های همانند
۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
هدایت . [ هَِ ی َ ](ع اِمص ) هدایة. رهبری . راهنمایی . ارشاد. رهنمونی . (یادداشت به خط مؤلف ). نمایش راه راست و راهنمایی ودلالت و نجات از گم...
هدایت . [ هَِ ی َ ] (اِخ ) صادق . رجوع به صادق هدایت شود.
هدایت . [ هَِ ی َ ](اِخ ) طبرستانی . رجوع به هدایت (رضا قلیخان ) شود.
هدایت . [ هَِ ی َ ](اِخ ) مخبرالسلطنه . رجوع به هدایت (مهدیقلی ) شود.
هدایت . [ هَِ ی َ ] (اِخ ) مهدیقلی ... از خاندان معروف هدایت و از بستگان رضا قلیخان است . وی از مطلعان تاریخ و فرهنگ ایران بود و در سیاست ب...
هدایت . [ هَِ ی َ ] (اِخ ) (میرزا...) خلف میرزا شاه تقی نصرآبادی نویسد: جوان قابل بآرامی است در اوانی که به اصفهان بود به نوعی سلوک میکر...
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: راهنمایی، نمونش nemuneŝ (دری) آنای ānāy، آنیت ānit (سغدی) فرانف farānaf (مانوی: franaf) سژودرا sažudrā (سنسکریت:...
هدایت خان . [ هَِ ی َ ] (اِخ ) رشتی . حاکم رشت در اواخر دوره ٔ کریم خان زند. (از مجمل التواریخ گلستانه ، ص 282).
صادق هدایت (متولد: ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ برابر با ۱۷ فوریه ۱۹۰۳ در تهران، مرگ: (خودکشی با گاز) ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ برابر با ۹ آوریل ۱۹۵۱ در آپارتمان اجارهای مکرر،...
چراغ هدایت . [ چ َ / چ ِ غ ِ هَِ ی َ ] (اِخ ) کنایه از حضرت رسول اکرم (ص ). حضرت رسول خدا صلی اﷲ علیه وآله . (مجموعه ٔ مترادفات ص 123). چراغ...