هرمان . [ هََ رَ ] (اِخ ) قلعه ای است در حدود مصر. (برهان ). || پادشاهی بوده است در یونان . (برهان ). مؤلف سراج اللغات نویسد: غلط محض است بلکه هرمان دو عمارت عظیم اند محاذی فسطاط در مصر که هر کدام از ایشان کوهی به نظر می آید و بنای ایشان مربعالقاعده است و مخروطی شکل . بعضی هرمان را صیغه ٔ جمع هرم به سیاق فارسی دانسته اند و بعضی تثنیه ٔ هرم و مراد ایشان دو هرم بزرگ تر از اهرام ثلاثه ٔ مصر است یعنی هرم کئوپس و هرم کفرن . ابن الندیم در الفهرست از «هرمین » نام می برد. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). دو بناست از بناهای نخستین در مصر که گویند آنها را ادریس بنا کرده است که علوم را در آنها از طوفان مصون دارد. (از منتهی الارب ). اهرام زیادی در مصر است اما دو هرم آن مشهورتر می باشد و آن دو بنای مربعالقاعده و مخروطی شکل است که طول اضلاع مثلث های اطراف آن تا چهارصد ذراع میرسد. در یکی از این هرمها قبر هرمس و در دیگری مزار شاگرد او اغانیمون است . این دو از عجایب عالم و از دور مانند دو کوه است . (از معجم البلدان )
: چگون کاخی ؟ کاخی چو گنبد هرمان
ز پای تا سر چون مصحفی نبشته به زر.
فرخی .
همچون هرمان حصار عمرت
محتاج به پاسبان مبینام .
خاقانی .
علم دین علم کفر مشمارید
هرمان همبر تلل منهید.
خاقانی .
هر امان کآن هرمان یافت به صد قرن کهن
زین قران صاحب اقران به خراسان یابم .
خاقانی .