گفتگو درباره واژه گزارش تخلف یاء نویسه گردانی: YAʼ یاء. (اِ) نام حرف آخر الفبای فارسی و عربی .- از الف تا یاء ؛ از اول تا آخر ۞ . رجوع به ی » و «یا» شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۹۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه واژه معنی متشاکی یا مشتکی عنه این واژه ها تازى (اربى) هستند و سپارش مى شود بویژه در دانش حقوق از این واژه ها بهره برده شود پَتْکاریک (پهلوى: شکایت شده ، کسى یا چیزى که از او شکایت ... آلمانی علیا یا والا زبانهای آلمانی والا یا گویشهای آلمانی والا نام مجموعهای از گونههای مختلف زبانهای آلمانی، لوکزامبورگی و ییدیش و همچنین گویشهای مختلف موجود در مرک... یاده یا میم اینترنتی یاده[۱] یا میم اینترنت (به انگلیسی: Internet meme) یا عموما معروف به میم (Meme)، در فرهنگ اینترنتی اصطلاحی است برای توصیف موضوعات، عقیدهها، رفتارها، ... مرده گای یا مرده گاو کسیکه در بدل پول برای کسی دیگر متاع جنسی (زن، مرد، دختر یا پسر) عرضه کند (در افغانستان به آن مرده گاو گویند) کنایه از کسیست که از ناچاری، ناکسی، بی مع... جنگ ابزار یا جنگبزار جنگ ابزار یا جنگبزار (ا. مرکب: جنگ + ابزار: آلت) : ابزارِ جنگ، اسلحه، سلاح. [این اسم را اینجانب در نوشته ای که تعمد داشت فارسی سره باشد، به جای سلاح... مالیات یا عوارض گناه مالیات گناه ( به انگلیسی: sin tax) از نوع مالیاتهای تعدیلی یا شخصی است که بر برخی کالاها و خدماتی بسته می شود که استفاده از آنها نهی شده است، مثل الکل... پیسی افتادن یا خوردن به بی پولی دچار شدن زبان سومی یا فنلاندی زبانِ فَنلاندی (به انگلیسی: Finnish language) (به فنلاندی: suomi، تلفظ: سوئُمی) زبانی است که ۹۲ درصد فنلاندیها و اقلیتهای فنلاندی در بیرون از فنلاند... کون خرنه یا کون خرونه دیوانه، بی عقل، ساده لوح، کسی که سریع فریب میخورد و بی دلیل اعتماد می کند. عبارت تغییر شکل یافته کس خرنه. کار گره شدن یا بودن کار گره شدن یا بودن . [ گ ِ رِه ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بر نیامدن حاجت . (آنندراج ) : ز سخت گیری زلف تو کار من گره است وگرنه هیچ گره نیست بی ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۱۰ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود