مانا
نویسه گردانی:
MANA
مانا. از بن "مضارع ماندن + ا " تشکیل شده و صفت مشبهه ساخته است. به معنای همیشگی و جاویدان و ماندنی است.
مثال : امیدوارم همیشه مانا باشید.
(فیزیک) ماندنی؛ ویژگیِ جسم و یا حالت در وضعیتِ سکون از دید ناظر. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Stationary می باشد. در اینجا کلمهٌ سکون به مفهوم علمی و جامع آن به کار رفته است.
برای مثال، آونگ یک ساعت دیواری که به صورت دقیق در حال یک حرکت متناوبی می باشد، در یک حالت مانا می باشد، اگر چه این حالت یک حالتِ سکونِ مطلق نمی باشد.
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
جامع و مانع. [ م ِ ع ُ ن ِ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) در اصطلاح منطق ، صفت حدی است که شامل تمام افراد خود بوده و بر غیر افراد خود صادق نباشد. ...
بی رادع و مانع. [ دِ ع ُ ن ِ ] (ترکیب عطفی ) سرخود و لگام گسیخته . که پیش گیرنده و بازدارنده ندارد. و رجوع به رادع و مانع شود.