مهمد
نویسه گردانی:
MHMD
اگر بهناچار حرفی عربی بر زبان رانند آن را به مخرجی نزدیک ببرند، یا سوی حرفی که طعمی از آن عربی به آن داده باشند، چنانکه حاء را به هاء برمیگردانند و به جای محمد میگویند مهمد.
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۰ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن عبداﷲ... رجوع به ابن سیدالناس شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن عبداﷲبن احمدبن ولید، مکنی به ابوعلی و ابن الولید از متکلمین و رؤسای فرقه ٔ معتزله و از مردم بغد...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن عبداﷲ هاشمی ، معروف به ابوالعبر هاشمی شاعر، ادیب حافظ حدیث و از مردم بغداد است . جحظه در حق وی گو...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن عبیداﷲ بصری معروف به مفجع، شاعر، ادیب . میان وی و ابن دریدمهاجاتی بود. در سال 320 هَ . درگذشته ا...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن علی مکی حسنی ، ملقب به تقی الدین و مکنی به ابوعبداﷲ و معروف به تقی فاسی از مردم فاس مغرب (تا...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن جعفر کنانی ، مکنی به ابوبکر. معروف به ابن حداد فقیه شافعی مصری . رجوع به ابن الحداد شود.
محمد. [ م ُح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن عبداﷲبن عباد عبادی هروی . فقیه شافعی ، مکنی به ابوعاصم . (375 - 458 هَ . ق ). او فقه را در ه...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدچغانی از آل محتاج ، مکنی به ابوالمظفر و ملقب به فخرالدوله . از امرای چغانی ممدوح فرخی و منجی...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد... ملقب به ابوبکربن الحداد فقیه ... رجوع به ابن الحداد ابوبکر محمدبن احمدبن محمد... شافعی م...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن هشام بن ابراهیم لخمی اندلسی سبتی . رجوع به ابن هشام محمد... شود.