اجازه ویرایش برای همه اعضا

مهمد

نویسه گردانی: MHMD
اگر به‌ناچار حرفی عربی بر زبان رانند آن را به مخرجی نزدیک ببرند، یا سوی حرفی که طعمی از آن عربی به آن داده باشند، چنان‌که حاء را به هاء برمی‌گردانند و به جای محمد می‌گویند مهمد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۶ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن ابی طالب (ع ). رجوع به ابن حنفیه محمدبن علی بن ابیطالب (ع ) و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 2 صص...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمد ادفوی . رجوع به ادفوی ابوبکر محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن امیه . رجوع به ابوحشیشه شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسن بن عمر واسطی . رجوع به ابن ابی صقر ابوالحسن شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین بابویه قمی . رجوع به ابن بابویه ابوجعفر محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ](اِخ ) ابن علی بن حسین بن قاسم حسنی همدانی ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به وصی . صاحب جعفربن محمدبن نصیرخلدی و وصی ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن حمزه ...رجوع به ابن حمزه عمادالدین ابوجعفر محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن سهل ماسرجسی . رجوع به ابوالحسن محمد شود.
محمد. [م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن عبداﷲبن العباس بن عبدالمطلب . پدر سفاح و منصور خلیفه ٔ عباسی است . در سال 98 هَ . ق . در شام ابوهاشم...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی . رجوع به ابن دهان فخرالدین ابوشجاع محمدبن علی و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 5 ص 12 و 13 شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.