مهنوش
نویسه گردانی:
MHNWŠ
گیرنده و نوشنده زیبایی ماه
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
محنوش . [ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی ازحنش . مرد ورغلانیده شده . (از منتهی الارب ). || گَزیده ٔ از حَنَش . مرد گزیده مار یا دیگر از هوام و حشرات ....
مهنوش به معنی مهسا یا شبیه به ماه یا نزدیک به ماه است. نوش به معنی نزدیکی و یکی شدن است. نوشدارو به دارویی جانبخش گفته می شده است.