اجازه ویرایش برای همه اعضا

سِر

نویسه گردانی: SR
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۶۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
زحل سر. [ زُ ح َ س َ ] (ص مرکب ) در این بیت خاقانی صفت نوک قلم آمده : عطاردیست زحل سر،زبان خامه ٔ اوکه وقت سیرش خورشید تار میسازد.خاقانی ...
بر و سر. [ ب َرْ رُ س َرر ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) نیکی و شادی کننده . (یادداشت دهخدا).
سر و برگ . [ س َ رُ ب َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) خیال . (غیاث ). دماغ . (آنندراج ). میل .هوی . خواهش : ۞ به سعی عاشقانه طبع او چون مایل افتا...
سر و پا. [ س َ رُ ] (ترکیب عطفی ، ق مرکب ) از پا تا سر. (آنندراج ). اول و آخر : یکایک هرچه میدانم سر وپای بگویم با تو گر خالی بود جای . نظامی ...
سر و کار. [ س َ رُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) خواهش ، چون لفظ سر بمعنی میل و خواهش است . (غیاث ). خواهش ، چه لفظ سر بمعنی میل و خواهش است و با...
شانه سر. [ ن َ / ن ِ س َ ] (اِ مرکب ) هدهد را گویند. (برهان قاطع). هدهد که آن را مرغ سلیمان نیز گویند. (بهار عجم ) (آنندراج ).پوپو. پوپک . شانه بس...
شیله سر. [ ل ِ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان بندرانزلی . سکنه ٔ آن 503 تن . راه آن ماشین رو. آب آن از چاه و رودخانه ٔ شفارود اس...
صاحب سر. [ ح ِ ب ِ / ح ِ س ِرر ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) رازدار. رازنگهدار.محرم اسرار : در مجلس شراب به ابوالفتح حامی که صاحب سرّ وی بود بگفت .....
صاع سر. [ ع ِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صدقه ٔ سر. تصدق سر. زکاة سر : گر صاع سر سه بوسه ٔ عیدی دهد مرازان رخ دهد که گندم گون است پیکرش...
فرخه سر. [ ف َ خ َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش مراوه تپه ٔ شهرستان گنبدقابوس ، واقع در 12هزارگزی خاور مراوه تپه و کنار رودخانه ٔ اترک . (ا...
« قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۴۷ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.