فراصت
نویسه گردانی:
FRʼṢT
یکی از معانی صت در لغت نامه معین مردم عام ، عامه مردم است و فرا به معنی با، والا و برتر در لغت نامه های دیگر نیز ذکر شده است. فراصت در لغت به معنی بالاتر از مردم عام میباشد که نشان از والی بودن در زمان های گذشته دار. معنی کلمه صت در کتاب برهان قاطع نیز "احاد مردم" آمده است.
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
فراست . [ ف ِ س َ ] (ع اِمص ) فهم و ادراک و زیرکی و دانایی و قیافه و آن علمی است که از صورت پی به سیرت برند. (غیاث اللغات ). فراسة : ک...
فراست . [ ف َ س َ ] (ع مص ) سواری کردن و دانائی در مقدمه ٔ اسبان و اسب شناختن . (غیاث اللغات ). اسب شناسی است و درباره ٔ آن کتابها به فارسی...
فراست مند. [ ف ِ س َ م َ ] (ص مرکب ) دارنده ٔ فِراست . بافِراست . رجوع به فِراست و فِراسة شود.
فراست نامه . [ ف ِ س َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) کتابی که در آن بیان علم قیافه مندرج باشد. (آنندراج ).
فراست شناس . [ ف ِ س َ ش ِ ] (نف مرکب ) قیافه شناس . (آنندراج ) (غیاث ). و قیافه علمی است که بدان از صورت ، سیرت شناخته میشود. (غیاث ) : فرستا...