اجازه ویرایش برای همه اعضا

علئ

نویسه گردانی: ʽLʼ
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۰ ثانیه
علی متقی . [ ع َ ی ِم ُت ْ ت َ ] (اِخ ) ابن حسام الدین بن عبدالملک جونفوری هندی . مشهور به متقی و ملقب به علاءالدین . نام او در الاعلام زرک...
علی کوتی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) فقیه و خطاط بود. وی از شاگردان محمود شکری آلوسی و علی آلوسی و عبدالوهاب نائب بوده است . و عهده دارامامت در ج...
علی کندی . [ ع َ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن ابراهیم بن جباره ٔ کندی محلی سخاوی مالکی . ملقب به شرف الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور ...
علی کندی . [ ع َ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) ابن ثروان بن حسن کندی . مکنی به ابوالحسن . وی پسر عم تاج الدین ابی الیمن زیدبن حسن کندی است و عماد او ...
علی کندی . [ ع َ ی ِ ک ِ ] (اِخ )ابن عبدالرحیم بن محمد کندی . آل باکثیر. فقیه و شاعراز اهالی حضرموت بود. و در سال 1081 هَ . ق . در شهرتریس از...
علی کندی .[ ع َ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) ابن مجاهدبن مسلم بن رفیع کابلی رازی کندی . مکنی به ابومجاهد. رجوع به کابلی (ابومجاهد علی بن ...) و به علی...
علی کندی . [ ع َ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) ابن مظفربن ابراهیم (یا هدیة)بن عمربن یزید اسکندرانی وداعی دمشقی . متوفی در716 هَ . ق . رجوع به علاءالدین ...
علی لخمی . [ ع َ ی ِ ل َ ] (اِخ ) ابن انجب ابی المکارم المفضل بن ابی الحسن علی بن ابی الغیث مفرج بن حاتم بن حسن بن جعفربن ابراهیم بن حسن ...
علی لخمی .[ ع َ ی ِ ل َ ] (اِخ ) ابن عطیةبن مطرف بن سلمه ٔ لخمی بلنسی . مشهور به ابن زَقّاق و مکنی به ابوالحسن . شاعربود و نزد محمد بطلیوسی ...
علی لخمی . [ ع َ ی ِ ل َ ] (اِخ ) ابن محمد ربعی . مشهور به لخمی و مکنی به ابوالحسن . فقیه بود و در صفاقس سکونت داشت و در سال 498 هَ . ق . در...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.