۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تبعض . [ ت َ ب َع ْ ع ُ ] (ع مص ) پاره پاره شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). بعض بعض شدن . (زوزنی ). بهره بهره گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم ...
تب آز. [ ت َ ب ِ ] (ترکیب اضافی ) کنایه از شدت حرص باشد. حرارت طمع. شدت و حدت شره : کفت عیسی آسا به اعجاز همت تب آز را پیش از آهنگ بسته ...