اجازه ویرایش برای همه اعضا

کل

نویسه گردانی: KL
کل. ("ک" با آوای زیر)، (ا)، (زبان مازنی)، زیر. "سایه کل"، زیر سایه. "افتاب کل" زیر آفتاب.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
کل مکل . [ ک َ م َ ک َ ] (اِ مرکب ) مرادف کَلکَل . (آنندراج ). شور و غوغا. (غیاث ). مبدل عامیانه ٔ قال مقال . شورو غوغا. قال مقال . (فرهنگ فارسی ...
گزکل کل . [ گ َ ک ُ ک ُ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهبندان بخش شوسف شهرستان بیرجند، واقع در 50 هزارگزی شمال شوسف . هوای آن گرم و دارای 27 ...
نفس کل . [ ن َس ِ ک ُل ل ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) که پس از عقل کل باشد. مانستار. مانیستار. (ناظم الاطباء) : هست جنیبت کش او نفس کل عالم ا...
صلح کل . [ ص ُ ح ِ ک ُل ل / ک ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) طریقه ٔ موحدان است که مآل همه ٔ مذاهب واحد دانسته با مردمان مختلف المذاهب خصومت ...
عقل کل . [ ع َ ل ِ ک ُل ل ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به معنی عقل اول است که کنایه از نور محمدی و جبرئیل و روح و عرش عظیم باشد. (برهان )...
بخشی کل . [ ب َ ک ُ ] (اِ مرکب ) رئیس خزانه . (ناظم الاطباء).
به ضم ک. نام پرنده ای است به گویش کازرونی.(ع.ش)
پهلوان کل . [ پ َ ل َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چالانچولان بخش حومه ٔ شهرستان بروجرد، واقع در 29 هزارگزی جنوب خاوری بروجرد و چهار هزارگزی خ...
کل ء. [ ک َل ْءْ ] (ع مص ) کلاءة. نگاهبانی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || به تازیانه زدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطب...
کل جک . [ ک ُ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گاوکان بخش جبال بارز است که در شهرستان جیرفت واقع است و 350 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ای...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۹ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.