مشاهده واژه گفتگو درباره واژه ویرایش واژه سابقه تغییرات گزارش تخلف فرهمند نویسه گردانی: FRHMND دارای فره ایزدی - دانشمند واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی فرهمند فرهمند. [ ف َ رَ م َ / ف َ هََ م َ ] (ص مرکب ) خردمند. (برهان ) (صحاح الفرس ) : نگه کرد بابک پسند آمدش شهنشاه را فرهمند آمدش . فردوسی .سکندر شنید... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود