اجازه ویرایش برای همه اعضا

باربستن

نویسه گردانی: BARBSTN
خداحافظی، الوداع
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
بار بستن .[ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) بار بربستن . بار را برای حمل بستن . ترتیب دادن بار برای بردن . پیوسته و استوار کردن بار بر مال . بار درست کر...
بار بستن زبان . [ ب َ ت َ ن ِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از ظهور کردن رنگ از جهت غلبه ٔ یکی از اخلاط چهارگانه . درین حال گویند زبان ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.