اجازه ویرایش برای همه اعضا

عامل

نویسه گردانی: ʽAML
سازگر = [فاکتور ( لاتین ، ساختن)]
سازگر های همبودین = عوامل اجتماعی
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
امل . [ اُ م ُ ] (ع اِ) ج ِ اَمیل . رجوع به اَمیل شود.
امل . [ اُم ْ م ُ ] (ص ) مأخوذ از ام عربی مادر و الف و لام تعریف عربی . چنانکه در ام البنین و غیره هست مانند اَبُل که در تداول عامه مخفف ...
دهکده ی تابع یک شهرستان. (فرهنگ معین) سِبِه شهری است در میان بیابان؛ میان نهله و سیستان نهاده و از عمل کرمان است. (حدودالعالم ص 129)
عمل . [ ع َ م َ ] (ع مص ) کار کردن . (منتهی الارب ). کار کردن و انجام دادن و ساختن . (از اقرب الموارد). || مبالغه نمودن در رنج و آزار کسی :...
عمل . [ ع َ م َ ] (ع اِ) کار. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). هر کار و فعلی که بعمد و بقصد از حیوانی سر زند. (از اقرب الموارد). ج ، أعمال...
عمل . [ ع َ م ِ ] (ع ص ) برق پیوسته درخشنده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مرد کارکن ، یا مرد که بر کار سرشته شده باشد و آن کار مطبو...
عمل . [ ع َ م َ ] (اِخ ) نام جایگاهی است . (از معجم البلدان ).
آمل . [ م ُ ] (اِخ ) نام شهری بغربی جیحون بفاصله ٔ یک میل در راه بخارا از سوی مرو، مقابل فربرا یا فربر که بشرقی جیحون است و آن را عامه آ...
آمل . [ م ِ ] (ع ص ) امیدوار.
بی عمل . [ ع َ م َ ] (ص مرکب ) (از: بی + عمل ) بی کردار. که به گفتار خود عمل نکند. که کردار نداشته باشد. بی فعل : عالم بی عمل درخت بی بر. ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۸ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.