زمرد
نویسه گردانی:
ZMRD
زُمُرُّد گونهای بریل و از سنگهای گرانبها است. این سنگ که از سیلیکات آلومینیوم و بریلیوم تشکیل شده در سنگهای پگماتیت یافت میشود.[۲]
واژهٔ زمرد عربیشدهٔ «اسماراگدوس» یونانی است.[۳] که خود گویا از واژهای سانسکریت به معنی سبز گرفته شده.[۴] نام اصلی فارسی آن دوال یا دوبال است.[۵]
در باور قدیمی، زمرد را دفعکننده بیماری صرع و کورکنندهٔ مار میپنداشتند.[۶]
زمرد در قدیم در مصر باستان و اتریش و سوات در شمال پاکستان استخراج میشد.[۷][۸] امروزه بهترین زمردها از معدن موزو در کشور کلمبیا استخراج میشود.[۹]
[نهفتن]
ن • ب • و
طلا و جواهر سازی
زیورآلات
انگشتر • تاج • خلخال • دکمه سرآستین • زنجیر ابزار • ساعت (جیبی) • سگک • النگو • سنجاق سینه • سنجاق کراوات • گردنبند • گوشواره • نیمتاج
ساخت
پیشهها
جواهرساز · طلاکار · طراح جواهرات · ساعتساز · سنگشناس
فرآوری
روکشدهی فلزی • خمیر فلز • داملهسازی • ریختهگری • سیمپیچی • صیقلکاری • قلمزنی • کندهکاری • لحیمکاری • لعابکاری • مخراجکاری • ملیلهکاری
ابزار
انبردست رسم • پروانه • چکش سرگرد • سنبه • سوهان • صفحه رسم • صیقلدهنده
مواد
فلزهای قیمتی
طلا · پلاتین · پالادیوم · رودیوم · نقره
آلیاژهای فلزهای قیمتی
الکتروم · زر تاج · نقره استرلینگ · طلای سفید · نقره بریتانیا · تومباگا
فلزات و آلیاژهای پایه
برنج · برنز · تیتانیوم · فولاد زنگنزن · مس · مسوار
گوهرهای کانی
اپال • الکساندریت • الماس • تانزانیت • تورمالین • چشمببری • زبرجد • زبرجد هندی • زمرد • زمرد دریایی • سنگ خورشید • سنگ دلربا • سنگ لیمو • سنگ ماه • سودالیت • عقیق • عقیق جگری • عقیق سلیمانی • فیروزه • کوارتز • لاجورد • لعل • مرمر سبز • یاقوت • یاقوت ارغوانی • یاقوت کبود • یشم • یشم سبز
گوهرهای آلی
شبق · کهربا · کوپال · گوش دریا · مرجان سرخ · مروارید
واژگان
نگین · قیراط · عیار · بدلیجات · یافتهها
جستارهای وابسته: گوهرشناسی · جواهردرمانی · فلزکاری · پیرسینگ · مد · هنر پوشیدنی · برابرهای انگلیسی
منابع [ویرایش]
http://www.niksalehi.com/sang2/zomorod.htm
↑ اطلاعات جدول از: ویکیپدیایهای انگلیسی و هلندی.
↑ لغتنامهٔ دهخدا (سرواژهٔ زمرد)
↑ لغتنامهٔ دهخدا (سرواژهٔ زمرد)
↑ Fernie M.D. , W.T. (1906). Precious Stones for Curative Wear. John Wright. & Co..
↑ لغتنامهٔ دهخدا (سرواژهٔ زمرد) با ارجاع به ناظم الاطباء
↑ لغتنامهٔ دهخدا (سرواژهٔ زمرد)
↑ Giuliani et al (2000): “Oxygen Isotopes and Emerald Trade Routes Since Antiquity. ” Gaston Giuliani, Marc Chaudisson, Henri-Jean Schubnel, Daniel-H. Piat, Claire Rollion-Bard, Christian France-Lanord, Didier Giard, Daniel de Narvaez, Benjamin Rondeau. Science, January 28, 2000, pp. 631-633.
↑ Giuliani et al (2000b): “La route des emeraudes anciennes. ” Gaston Giuliani, Michèle Heuze, Marc Chaudisson. Pour la Science, November 2000, pp. 58-65.
↑ Molecular Expressions: The Birthstone Collection - Emerald
ردههای صفحه: سیلیکاتهای حلقویکانیهای ششگوشهسنگهای قیمتیکانیهای آلومینیمکانیهای سیلیسکانیهای بریلیوم
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
زمرد. [ زُ م ُرْ رُ ] (معرب ، اِ) ۞ معرب «سماراگدوس » ۞ یونانی .محمدمعین آرد: یکی از سنگهای قیمتی به رنگ سبز و آن هرچه بزرگتر باشد گرانبها...
زمرد. [ ] (اِخ ) نام مادر الناصر لدین اﷲ احمد که زنی ترک و ام ولد بوده . رجوع به تاریخ الخلفاء ص 297 شود.
تازی شده اسماراگدوس یونانی که خود وام واژه ای از زیانی آرامی است
لوح زمرد نام لوحی است که در تورات و بسیاری از افسانههای ملل از آن سخن به میان آمدهاست. طبق افسانهها ثث (Thoth) خدای آتلانتیس باستان دانش و علوم عال...
گرد زمرد. [ گ َ دِ زُ م ُرْ رُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از سبزه ٔ نورسته . || خط نودمیده ٔ خوبان . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا).
خاک زمرد. [ زُ م ُرْ رُ ] (اِ مرکب ) خرده ٔ زمرد. ریزه ٔ زمرد.
خرده زمرد. [ خ ُ دَ / دِ زُ م ُرْ رُ ] (اِ مرکب )قطعات کوچک زمرد پس از تراش . خاک زمرد. خاکه زمرد.
خاکه زمرد. [ ک َ / ک ِ زُ م ُرْ رُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خرده ٔ زمرد. ذرات زمرد که از تراش قطعات زمرد بدست می آید.