هما
نویسه گردانی:
HMA
هما یا مرغ استخوانخوار (نام علمی: Gypaetus barbatus به معنی کرکس ریشدار) نوعی کرکس بزرگ است که در کوههای مرتفع آفریقا، جنوب اروپا و آسیا زندگی میکند.
هما در تمام طول سال یک جا میماند و هر فصل فقط یک یا دو تخم میگذارد. این پرنده مانند دیگر کرکسها عمدتاً لاشهخوار است اما عمدهٔ غذای آن را مغز استخوان تشکیل میدهد. هما استخوانهای بزرگ را از ارتفاع زیاد به روی سنگها پرتاب میکند تا به قطعات کوچکتر شکسته شود. گاهی هم از لاکپشتهای زنده به همین روش تغذیه میکند.
هما در اسطورههای ایرانی جایگاه مهمی دارد و معروف است که سایهاش بر سر هر کس بیافتد به سعادت و کامرانی خواهد رسید به همین دلیل به مرغ سعادت معروف شدهاست.[۱]
در افسانههای ایران مثل ققنوس در اساطیر مصر و یونان صاحب کرامت است. همادر ادبیات ایران به عنوان نماد سعادت است و برعکس جغد که نماد شوم است البته هما میتواندپرندهای افسانهای و اساطیری باشد [۲] در قصهها و مثلهای ایرانی از هما به عنوان پرنده سعادت یاد شدهاست.
در خرابههای تخت جمشید که پایتخت هخامنشیان بودهاست دو مجسمه سنگی از هما پیدا شدهاست.[۳] این نشان میدهد که هما در زمان ایران باستان نیز پرنده سعادت بودهاست.[۴]
مجسمه همای افسانهای ایران در تخت جمشید
محتویات [نهفتن]
۱ ویژگیهای جسمی
۲ هما در فرهنگ و ادبیات ایران
۳ نگارخانه
۴ منابع
۵ پیوند به بیرون
ویژگیهای جسمی [ویرایش]
جثهٔ هما بیشتر شبیه به یک شاهین عظیمالجثه است تا یک کرکس و تنها کرکسی است که سرش پر دارد. ارتفاع هما ۹۵ تا ۱۲۵ سانتیمتر، فاصلهٔ بین دو بال آن ۲۷۵ تا ۳۰۸ سانتیمتر و وزن آن ۴.۵ تا ۷.۵ کیلوگرم است.
هما در فرهنگ و ادبیات ایران [ویرایش]
همچنین ببینید: هما (اسطوره)
هما (همای) جایگاه برجسته ای در ادبیات ایران زمین داشته است. در سروده های بسیاری از شاعران از هما به عنوان پرنده خوشبختی و سعادت یاد شده است. در ادبیات فارسی او را نماد فرّ و شکوه دانند و به شگون نیک گیرند.[۵] همچنین آمده است "مرغی است که او را مبارک دارند و چون پیدا شود مردم به تفأل در زیر سایه ٔ او روند"[۶].
نمونه هایی از یادکرد هما در ادبیات فارسی:
تو فرّ همایی و زیبای گاه تو تاج کیانی و پشت سپاه (فردوسی)
همای سپهری بگسترد پر همی بر سرش داشت سایه ز فر (فردوسی)
تا نبود چون همای فرخ کرکس همچو نباشد به شبه باز خشین پند (فرخی)
کس نیاید به زیر سایه ٔ بوم ور همای از جهان شود معدوم (سعدی)
همای گو مفکن سایه ٔ شرف هرگز بر آن دیار که طوطی کم از زغن باشد (حافظ)
تا همایم خوانده ای در کام دل هرنواله استخوان می آیدم (خاقانی)
فرّ همای ملکی داشتی اوج هوای فلکی داشتی (نظامی)
چون تو همایی شرف کار باش کم خور و کم گوی و کم آزار باش (نظامی)
نقش این پرنده در کنده کاریها و برخی از سر ستون های پارسه (تخت جمشید) نیز پیداست. هواپیمایی ملی ایران با بکارگیری ایهام نام هما و نیز نماد هما به بهترین شکل چه به در تعبیر پرنده سعادت و چه در استفاده از حروف کوتاه شده برای نامش این باور فرهنگ عامه را با فعالیت تجاری خود پیوند زده بود. در نشان کنونی باشگاه فوتبال پرسپولیس هم نمادی از سر این پرنده به کار گرفته شده است.
نگارخانه [ویرایش]
هما (النسر)
هما
همای بالغ پرهای زرد براق دارد
همای نابالغ پرهای تیرهرنگ دارد
نیمرخ سر
کودکی به همراه هما در کابل
Gypaetus barbatus aureus
Gypaetus barbatus hemachalanus
منابع [ویرایش]
↑ Set Cookies
↑ هما پرندهای افسانهای یا واقعی؟! - آموزشکده محیط زیست
↑ اندیشههای پارسی - هما پرنده افسانه ای
↑ IRANSEDA Network-هما پرندهای افسانهای یا واقعی ...؟!-شبکه ایران صدا
↑ لغت نامه دهخدا - ذیل سرواژه ی هما
↑ لغت نامه دهخدا - ذیل سرواژه ی همای
پیوند به بیرون [ویرایش]
اولین عکس هما در همشهری
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ هما (پرنده) موجود است.
[نهفتن]
ن • ب • و
جنسهای اصلی پرندگان
آبچلیک • آبشکاف • ابیا • اردک • آقناز • اگرت • آلباتروس • آلوچهخورک • الیکایی • آنقوت • بادخور • باز • باقرقره • بالابان • باللاکی • بحری • بلبل خرما • بلبل • بلدرچین • بوتیمار • بوچانگاه • بوقلمون • پاشلک • پپت • پرستو • پرستوی دریایی • پری شاهرخ • پشهخوار • پلیکان • پنگوئن • پیغو • ترمتای • تلیله • تنجه • توکا • توکان • تیهو • جغد • جیجاق • جیرفتی • چاخلق • چارخو • چرخریسک • چک • چکاوک هدهد • چکاوک • چکچک • چلچله • چنگر • چوبپا • حواصیل • خروس • خروس کولی • خوتکا • دارخزک • دارکوب • دیدومک • دراج • درنا • دلیجه • دمجنبانک • دمچتری • دمسرخ • دودو • دودوئک • دیوارخزک • زاغ • زاغی • زردپره • زغن • زنبورخوار • زنگولهبال • زیرآبروک • سار • سارگپه • سبزقبا • سرحنایی • سسک • سلیم • سنقر • سنگچشم • سنگگردان • سهره • سیاهخروس • سینهسرخ • شاهبوف • شاهین • شبگرد مصری • شبگرد • شترمرغ • شناگر • شهباز • شهدخوار • صدفخوار • صعوه • طاووس • طاووسک • طرقه • طرلان • طوطی • طوطی دریایی • طوطی سرخ • عروسطوطی • عقاب • عندلیب • غاز • کلاغ • غواص • فاخته • فاخته دم دراز • فلامینگو • فنچ • فندقشکن • قرقاول • قرقی • قرهناز • قمری • قناری • قو • کاردینال • کاسکو • کاکاپو • کاکایی • کاکلسیاه • کبک • کبوتر • کرکس • کشیم • کفچهنوک • کلاغ • کلهسبز • کمرکولی • کودن • کورکور • کوکابورا • کوکر • کوکو • کوکو دونده • کیوی • گاوچرانک • گلاریول • گلوآبی • گنجشک • گیلار • گیلانشاه • لاچین • لکلک نیل • لکلک • لیکو • لیل • مارگردن • ماکیان • ماهیخورک • ماهیگیرک • مرغ جولا • مرغ حق • مرغ شاخدار • مرغ راز آفریقایی • مرغ طوفان • مرغ عشق • مگسمرغ • مرغ مینا • مرغ نوروزی • مرغابی • مگسگیر • منقارشاخی • میشمرغ • مینا • میوهخور • نوکخنجری • هدهد • هزاردستان • هما • هوبره • یاکریم • یلوه
ردههای صفحه: سیاهه قرمز IUCN از گونههای با کمترین نگرانیحیواناتی که در سال ۱۷۵۸ (میلادی) توصیف شدندپرندگان آفریقاپرندگان اروپاپرندگان آسیاپرندگاناساطیر ایرانیمرغان اساطیری
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
هما. [ هَُ] (اِ) مرغی است که استخوان میخورد. بر سر هرکه سایه ٔ او افتد به دولت و سلطنت رسد. (غیاث ). همای . پشتش سیاه مایل به خاکستری ، سین...
هما. [ هَُ ] (ع ضمیر) ضمیر است برای تثنیه ٔ مؤنث و مذکر. (یادداشت مؤلف ). ایشان دو مرد یا ایشان دو زن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل ...
هما. [ هََ ] (ع صوت ) هما واﷲ؛ به معنی اما واﷲ است . برای تحقیق تالی خود آید. تقول : هما ان زیداً عاقل ؛ یعنی درحقیقت او عاقل است . (منتهی ا...
هما. [ هَُ ] (اِخ ) میرزا صادق دیباچه نگار، از مردم مرو. (دانشوران خراسان ص 251).
هما. [ هَُ ] (اِخ ) دهی است از بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که 422 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چاه . محصول عمده اش غله ، پنبه و لبنیات ...
هما ممکن است یکی از موارد زیر باشد:
هما نام پرندهای است.
هما پرندهی اسطورهای
هما مخفف هواپیمای ملی ایران است.
همای (خواننده)
همای دختر بهمن ...
پرنده هما در اسطورههای ایرانی جایگاه مهمی دارد و معروف است که سایهاش بر سر هر کس بیفتد به سعادت و کامرانی خواهد رسید به همین دلیل به مرغ سعادت معروف...
پر هما. [ پ َرْ رَ / رِ هَُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کلغی که از پرهای بعضی مرغان سازند اتاقه یا اتاغه نیز گویند. (غیاث اللغات ). قدما چون ...
چال هما. [ هَُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان سربند پائین بخش سربند شهرستان اراک که در 15 هزارگزی جنوب باختر آستانه واقع شده ، دامنه و سردسی...
زرین هما. [ زَرْ ری هَُ ] (اِ مرکب ) آفتاب . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زرین همای : زرین همای چتر سفید است بال توبی بال چون حواصل گرگین چه ...