هما
نویسه گردانی:
HMA
پرنده هما در اسطورههای ایرانی جایگاه مهمی دارد و معروف است که سایهاش بر سر هر کس بیفتد به سعادت و کامرانی خواهد رسید به همین دلیل به مرغ سعادت معروف شدهاست. هما در اسطورهها در افسانههای ایران، مانند ققنوس در اساطیر مصر و یونان صاحب کرامت است. هما در ادبیات ایران به عنوان نماد سعادت است و برعکس جغد که نماد شقاوت است البته هما میتواند پرندهای افسانهای و اساطیری باشد[۲] در قصهها و مثلهای ایرانی از هما به عنوان پرندهای استخوانخوار و بیآزار یاد شدهاست. همای بر همه مرغان از آن شرف دارد که استخوان خورد و جانور نیازارد (سعدی) نقش این پرنده در کندهکاریها و برخی از سر ستونهای پارسه (تخت جمشید) پیداست. در خرابههای تخت جمشید که پایتخت هخامنشیان بودهاست دو مجسمه سنگی از هما پیدا شدهاست.[۳] این نشان میدهد که هما در زمان ایران باستان نیز پرنده سعادت بودهاست.[۴] جایگاه در ادبیات فارسی هما (همای) جایگاه برجستهای در ادبیات ایران زمین داشتهاست. در سرودههای بسیاری از شاعران از هما به عنوان پرنده خوشبختی و سعادت یاد شدهاست. در ادبیات فارسی او را نماد فرّ و شکوه دانند و به شگون نیک گیرند.[۵] همچنین آمدهاست «مرغی است که او را مبارک دارند و چون پیدا شود مردم به تفأل در زیر سایهٔ او روند».[۶] نمونههایی از یادکرد هما در ادبیات فارسی: تو فرّ همایی و زیبای گاه تو تاج کیانی و پشت سپاه (فردوسی) همای سپهری بگسترد پر همی بر سرش داشت سایه ز فر (فردوسی) هماییست مر چرخ را فّر اوی که شاهی دهد سایهٔ پّر اوی (اسدی توسی) تا نبود چون همای فرخ کرکس همچو نباشد به شبه باز خشین پند (فرخی) کس نیاید به زیر سایهٔ بوم ور همای از جهان شود معدوم (سعدی) تو همایی و من خستهٔ بیچاره گدای پادشاهی کنم ار سایه به من برفکنی (سعدی) همای شخص من از آشیان شادی دور چو مرغ حلقبریده به خاک برمیگشت (سعدی) چو پی کبوتر دل به هوا شدم چو بازان چه همای ماند و عنقا که برابرم نیامد (مولوی) بر من همای وصلت سایه از آن نیفکند کز محنت فراقت پوسیده استخوانم (فخرالدین عراقی) همای گو مفکن سایهٔ شرف هرگز بر آن دیار که طوطی کم از زغن باشد (حافظ) سایهٔ طایر کمحوصله کاری نکند طلب از سایهٔ میمون همایی بکنیم (حافظ) جلوهگاه طایر اقبال باشد هر کجا سایهاندازد همای چتر گردون سای تو (حافظ) همایی چون تو عالیقدر حرص استخوان تا کی دریغ آن سایهٔ همت که بر نااهل افکندی (حافظ) همای اوج سعادت به دام ما افتد اگر تو را گذری بر مقام ما افتد (حافظ) باز آی ای همای همایون که مرغ دل پر میزند در آرزوی آشیان تو (خواجوی کرمانی) تا همایم خواندهای در کام دل هرنواله استخوان میآیدم (خاقانی) از مزاج اهل عالم مردمی کم جوی از آنک هرگز از کاشانهٔ کرکس همائی برنخاست (خاقانی) فرّ همای ملکی داشتی اوج هوای فلکی داشتی (نظامی) چون تو همایی شرف کار باش کم خور و کم گوی و کم آزار باش (نظامی) دردسر بسیار دارد سایهٔ بال هما اختر اقبال را در خواب دیدن خوشترست (صائب تبریزی) سایهٔ بال هما خواب گران میآرد در سراپردهٔ دولت دل بیدار مجو (صائب تبریزی) بخت سیهی دارم کز سایهٔ اقبالش هر چیز سیاهی کرد بر بال هما بستم (بیدل دهلوی) استخوان چرب و خشکی هست کز خاصیتش سگ توجه بر گدا دارد هما بر پادشاه (بیدل دهلوی) شبستان جهان و سایهٔ دولت، چهفخراست این مگر در چشم خفاش آشیان بندد هما اینجا (بیدل دهلوی) مرغابی و تذرو و کبوتر از آن من ظل هما و شهپر عنقا از آن تو (اقبال لاهوری) علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایهٔ هما را (شهریار) همای اوج سعادت که میگریخت ز خاک شد از امان زمین دانهچین دام شما (هوشنگ ابتهاج) بهکارگیری نام هما لوگوی هواپیمایی ملی ایران (هما) که ادوارد زهرابیان آن را طراحی نمود. هواپیمایی ملی ایران با بهکارگیری ایهام نام هما و نیز نماد هما به بهترین شکل چه به در تعبیر پرندهٔ سعادت و چه در استفاده از حروف کوتاه شده برای نامش این باور فرهنگ عامه را با فعالیت تجاری خود پیوند زده بودو همچنین گروه هتل همای هما به نام هما میباشد. همچین شرکت کامیون سازی اسکانیا هم از نماد هما یا همان شیر دال (griffin) در لوگوی خود استفاده کرده است
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
هما. [ هَُ] (اِ) مرغی است که استخوان میخورد. بر سر هرکه سایه ٔ او افتد به دولت و سلطنت رسد. (غیاث ). همای . پشتش سیاه مایل به خاکستری ، سین...
هما. [ هَُ ] (ع ضمیر) ضمیر است برای تثنیه ٔ مؤنث و مذکر. (یادداشت مؤلف ). ایشان دو مرد یا ایشان دو زن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل ...
هما. [ هََ ] (ع صوت ) هما واﷲ؛ به معنی اما واﷲ است . برای تحقیق تالی خود آید. تقول : هما ان زیداً عاقل ؛ یعنی درحقیقت او عاقل است . (منتهی ا...
هما. [ هَُ ] (اِخ ) میرزا صادق دیباچه نگار، از مردم مرو. (دانشوران خراسان ص 251).
هما. [ هَُ ] (اِخ ) دهی است از بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که 422 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چاه . محصول عمده اش غله ، پنبه و لبنیات ...
هما یا مرغ استخوانخوار (نام علمی: Gypaetus barbatus به معنی کرکس ریشدار) نوعی کرکس بزرگ است که در کوههای مرتفع آفریقا، جنوب اروپا و آسیا زندگی میک...
هما ممکن است یکی از موارد زیر باشد:
هما نام پرندهای است.
هما پرندهی اسطورهای
هما مخفف هواپیمای ملی ایران است.
همای (خواننده)
همای دختر بهمن ...
پر هما. [ پ َرْ رَ / رِ هَُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کلغی که از پرهای بعضی مرغان سازند اتاقه یا اتاغه نیز گویند. (غیاث اللغات ). قدما چون ...
چال هما. [ هَُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان سربند پائین بخش سربند شهرستان اراک که در 15 هزارگزی جنوب باختر آستانه واقع شده ، دامنه و سردسی...
زرین هما. [ زَرْ ری هَُ ] (اِ مرکب ) آفتاب . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زرین همای : زرین همای چتر سفید است بال توبی بال چون حواصل گرگین چه ...