اختیار
نویسه گردانی:
ʼḴTYAR
اختیار: آزادی محدود یا نامحدود در گزینش، پذیرش، رد، انکار، لغو، واگذاری یا انجام دادن کاری در زمانی معین یا برای همیشه که پیامدهایی به دنبال دارد. (https://www.cnrtl.fr) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: واسیت vAsit که در اوستایی وسیئیتی vasiïti بوده است. هلیژار heližâr (کردی) **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
واگذار کردن اختیار به دیگری ، انتقال پاره ای (و یا تمام) اختیارات از شخصی به شخص دیگر : رئیس جمهور در رابطه با کلیه مسائل جنگ به وزیر دفاع تفویض اختیا...
اختیار فرمودن . [ اِ ف َ دَ ] (مص مرکب ) اختیار کردن . برگزیدن . ترجیح دادن . رجحان نهادن : سموم وحشت غربت ، بدان تنعم و نازکه داشتم بوطن ، ...
اختیار افتادن . [ اِ اُ دَ ] (مص مرکب ) انتخاب کردن کسی یا چیزی . مشمول انتخاب کسی شدن : آنگاه بازنمود که اختیار ما بر تو افتد. (تاریخ بیه...
اختیار امیرالمؤمنین . [ اِ رُ اَ رِل ْ م ُءْ م ِ ] (اِ خ ) حسین بن حسین مکنی به ابی علی . رجوع به حسین شود.