اجازه ویرایش برای همه اعضا

عالی

نویسه گردانی: ʽALY
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: 1ـ آگراب ãgrâb (مانوی: ágrâv)، 2- بورژاک buržâk (پهلوی)، 3- هاواپ hâvâp (اوستایی: havapangh) **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۹۴ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صفدربن صالح رضوی قمی کشمیری . رجوع به علی رضوی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صلاح ... نام او علی بن محمد (صلاح الدین الناصر)بن علی (المهدی )بن محمد حجاج بن یوسف زیدی ، و مکنّی به ابوالحسن و م...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صلاح بن علی بن محمدبن عبداﷲ صعدی یمانی زیدی . رجوع به علی صعدی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صلاح الدین بن علی بن صلاح الدین حسنی کوکبانی ، ملقّب به جمال الدین . رجوع به علی کوکبانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صلاح الدین سخومی . رجوع به علی سخومی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صلاح الدین یوسف ایوبی ، مشهور به ملک افضل نورالدین . رجوع به علی ایوبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صوفی .علی بن محمدبن علی بن محمد علوی عمری شجری ، ملقّب به نجم الدین و مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن صوفی . ر...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صیرفی . علی بن داوودبن ابراهیم جوهری ، مشهور به ابن صیرفی .رجوع به علی جوهری (ابن داوودبن ابراهیم ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صیرفی . علی بن عثمان بن عمربن صالح دمشقی شافعی ، مشهور به ابن صیرفی و ملقّب به علاءالدین و مکنّی به ابوالحسن ....
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ضائع. علی بن محمدبن علی بن یوسف اشبیلی ، مشهور به ابن ضائع و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی اشبیلی (ابن محمدبن ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.