منثور
نویسه گردانی:
MNṮWR
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
یاژیک، یاژیت، یاجوسیک، یاجوسیت، یاژوسیک، یاژوسیت، یَجوسیک، یَجوسیت (یاژ، یاجوس، یاژوس، یَجوس از سنسکریت: یَجوس= نثر + «یک، یت»)
گَدیک (گدی از سنسکریت: گَدیَ= نثر + «یک»)
یک: پسوند یاتیکی(= مفعولی) پهلوی
یت: پسوند یاتیکی سنسکریت
واژه های همانند
۱۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
منصور. [ م َ] (اِخ ) رجوع به غیاث الدین منصوربن امیرزاده شود.
منصور. [ م َ ] (اِخ ) رجوع به فُرسی منصوربن حسن شود.
منصور. [ م َ ] (اِخ ) رجوع به شمس الدین (شمس اوزجندی ) و لباب الالباب چ سعید نفیسی ص 165 شود.
منصور. [ م َ ] (اِخ ) رجوع به صلاح الدین محمد منصور شود.
منصور. [ م َ ] (اِخ ) رجوع به علی بحری ابن آبیک شود.
منصور. [ م َ ](اِخ ) رجوع به نصیرالدین ارتق ارسلان المنصور شود.
منصور. [ م َ ] (اِخ ) چهارمین و آخرین از بنی مروان در دیار بکر (472-489 هَ . ق .). (یادداشت مرحوم دهخدا).
منصور. [ م َ ] (اِخ ) چهاردهمین و آخرین از ائمه ٔ صنعا در حدود 1190 هَ . ق . (یادداشت مرحوم دهخدا).
منصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن ابی الاسود از متکلمین زیدیه است . (ابن الندیم ) (یادداشت مرحوم دهخدا).
منصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن ابی الحسین محمد. رجوع به ابوالقاسم منصوربن ابی الحسین محمد شود.