اجازه ویرایش برای همه اعضا

پاد زهر

نویسه گردانی: PAD ZHR
پادْزَهْر، نیز پازهر، مرکب از پیشوند پاد(در ایرانی باستان: *pāta-/pāti، در اوستایی: patiti-) و واژۀ زهر (ایرانی باستان: *jaθra- مشتق از ریشۀ gan-= زدن، کشتن)، صورتهای معرب آن: بادزهر، فادزهر، بازهر، یا فازهر؛ لفظاً به معنی ضد زهر. این واژه از طریق یکی از زبانهای ایرانی شمال غربی به زبان لاتینی(به صورت bezar یا مانند آن) و از آنجا به زبانهای اروپایی جدید(مثلاً انگلیسی و آلمانی: bezoar) راه یافته است(هوبشمان، 36؛ بیلی، 253؛ مکنزی، 63؛ «فرهنگ...1»، ذیل، bezoar). در برخی آثار عربی گاه اشتقاقهای عامیانه دربارۀ این واژه آمده است(مثلاً نک‍: تیفاشی، 125: بازهر= باک + زهر= پاک‌کننده از زهر).
در متون فارسی و عربی پادزهر به ماده‌ای اطلاق می‌شود که بتواند از کارکرد زهر در بدن جلوگیری کند؛ اما پزشکان هر چیزی را که عوارض زیانبار مواد دیگر را از میان می‌برد، پادزهر می‌نامیدند(ابن‌بیطار، 1/81؛ قس: غافقی، 1/86). از اشارات پزشکان و داروشناسان کهن می‌توان دریافت که آنان معمولاً داروهای مفرد ضدزهر را که به صورت طبیعی یافت می‌شد، پادزهر، و داروهای مرکب ضدزهر را تریاق(ه‍ م) نامیده‌اند، اما تنها شمار اندکی از آنان این نکته را به تصریح آورده‌اند(مثلاً نک‍: ابن‌سینا، 1/235؛ حاجی زین‌عطار، 113: «حجر التیس پادزهر است و تریاق طبیعی خوانند»؛ قس: ابن‌سینا، 1/280: «بیش میش بوحا:... و هو اعظم التریاق البیش»؛ برای تکرار همین عبارات، نک‍: جرجانی، الاغراض...، 616؛ ابن‌بیطار، 1/133؛ نیز قس: عقیلی، 196: «پادزهر... اسم فارسی جنس تریاق است»). این پزشکان از داروهای مفردی که خاصیت ضدزهر داشتند، معمولاً با عناوینی چون الادویة البادزهریة یاد کرده‌اند(ابن‌سینا، 2/232، 502، 521؛ قس: جرجانی، ذخیره...، 685). اما اگر داروی مفردی در رفع عوارض نوع خاصی از سموم کاربرد داشت، کلمۀ پادزهر به نام آن سم اضافه می‌شد، مانند «الجوز بادزهر البلاذر؛ و اصل الکبر بادزهر البیش؛ و الحلتیت بادزهر السم الارمینی»(رازی، 19/386؛ نیز ابوالخیر، 1/111؛ ابن‌بیطار، 1/133، سطر9) یا «گوز پازهر بلادر است»(ابومنصور، 63؛ برای تفصیل بیشتر، نک‍: ه‍ د، تریاق، نیز سم).
در آثار سنگ‌شناسی کهن از کتاب احجار منسوب به ارسطو گرفته تا جواهرنامه‌های متأخر، آثاری با عنوان عمومی «خواص» (که به بیان خواص جادویی اجسام اختصاص دارد) و نیز آثار داروشناسی مکتب اندلس و دارونامه‌های متأثر از این مکتب، برای دو نوع سنگ‌پادزهر(حجرالبادزهر)، یکی با منشأ معدنی و دیگر حیوانی که «پادزهر همۀ زهرها به شمار می‌رود»، خواص و ویژگیهای غالباً شگفت‌انگیز و آمیخته با جادو یاد شده است(ابن‌بیطار، 1/81-82؛ غافقی، همانجا؛ ابن‌اکفانی، 75-78؛ حاجی‌زین‌عطار، 51، 113؛ عقیلی، 196-199). اما تیفاشی برآن است که پادزهر کانی تنها در درمان گزیدگی کژدم به کار می‌آید و همۀ ویژگیهای دیگر این دو نوع پادزهر را تنها به پادزهر حیوانی نسبت می‌دهد(ص117-141). در الجماهر بیرونی(و نیز در آثار گوهرشناسی فارسی که عمدتاً از این کتاب بهره برده‌اند) تنها از پادزهر کانی سخن به میان آمده است. به گفتۀ بیرونی پیشینیان سنگ مشهور به پادزهر را از کانیها برشمرده‌اند، اما چندان به ویژگیها و نشانه‌های آن نپرداخته‌اند. به نظر بیرونی این گوهر باید برتر از گوهرهای دیگر شمرده شود، زیرا برخلاف آنها که تنها برای زینت و سرگرمی به کار می‌روند، می‌تواند جان آدمی را نجات دهد. وی در ادامۀ اشارات کوتاه محمدبن‌زکریا رازی(احتمالاً به نقل از طب‌الملوکی)، ابن‌مندویه، و ابوالحسن طبری(ه‍ م‌م) و دیگران دربارۀ برخی ویژگیهای پادزهر کانی و شیوۀ تشخیص اصل از بدل را یاد می‌کند، اما به خوبی پیداست که خواص شگفت‌انگیز منسوب به این سنگ را باور ندارد(ص 323-328؛ نک‍: نیشابوری، 230-235، که تنها برخی حکایات یا خواص شگفت‌‌انگیز و نیز اشاره‌‌ای کوتاه به پادزهر حیوانی را به گزارش بیرونی افزوده است؛ نیز نک‍: نصیرالدین، 130-131؛ ابوالقاسم، 148-149، که خلاصه‌ای از گزارش فارسی وی را آورده‌اند). پزشکان برجستۀ ایرانی نیز چندان به گزارشهای پیشینیان دربارۀ خواص این سنگ اعتماد نکرده‌اند و به همین لحاظ استناد آنان به سنگ پادزهر بسیار نادر است(برای نمونه‌‌هایی از آن، نک‍: رازی، 19/282، که به نقل چرک/شرک هندی به خود آویختن سنگ پادزهر را در ایمنی از مسمومیت مؤثر دانسته است؛ قس: ابن‌بیطار، 1/81؛ غافقی، 1/86؛ نیز نک‍: بیرونی، 325، 327، مطالبی که در این باره از یکی از آثار ابوالحسن طبری نقل کرده است).
در مآخذ به ندرت دربارۀ ماهیت و چگونگی پدیدآمدن پادزهر کانی به مطلبی برمی‌خوریم. در «آثار العلویۀ» اخوان الصفا، پادزهر شبنمی است که بر برخی سنگها می‌نشیند، سپس در شکافهای آن نفوذ می‌کند و در این شکافها، در جایهای مخصوص و زمانی معلوم منعقد می‌گردد(رسائل...، 2/104). داوود انطاکی نیز در تذکره به نقل از ارسطو این سنگ را آمیزه‌ای از جیوه و گوگرد می‌داند که رطوبت برآن غلبه کرده، و سپس بر اثر گرما منعقد شده است(ص89). اینان معدن پادزهر کانی را کوههای واقع در مرز هندوچین، کوههای زرند کرمان و گاه کوههای غور می‌دانستند(بیرونی، 324؛ نیشابوری، 231؛ نصیرالدین، 130؛ ابوالقاسم، 149). تیفاشی به حضور در یکی از معادن در شمال موصل تأکید کرده است(ص117-118). اما پادزهر حیوانی به نظر بیشتر آنان در بدن ایّل(بزکوهی) پدید می‌آمده است. برخی به پدید آمدن این سنگ در بدن گاو کوهی، میمون و قنفذ نیز اشاره کرده‌اند. محل پیدایش این سنگ را به اختلاف چشم، قلب یا شیردان، زهره و روده و معدۀ این حیوان یا حیوانات دانسته‌اند(ابن‌بیطار، 1/82، با استناد به ابن‌جمیع؛ تیفاشی، 119-122؛ عقیلی، 196؛ حکیم مؤمن، 139). گفتنی است که قلقشندی در میان 12 گوهر مورد علاقۀ پادشاهان که کاتبان وکارمندان دیوان باید آن را بشناسند، از سنگ پادزهر حیوانی نیز یاد کرده است(1/116-118).
مآخذ: ابن‌اکفانی، محمد، نخب‌الذخائر فی احوال الجواهر، به کوشش انستاس کرملی، قاهره، 1939م؛ ابن‌بیطار، عبدالله، الجامع لمفردات الادویة و الاغذیة، بولاق، 1291ق؛ ابن‌سینا، القانون، بولاق، 1294ق؛ ابوالخیر اشبیلی، عمدةالطبیب فی معرفة النبات، به کوشش محمدعربی خطابی، بیروت، 1995م؛ ابوالقاسم کاشانی، عبدالله، عرایس الجواهر، به کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، 1358ش؛ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقایق الادویة، به کوشش احمد بهمنیار و حسین محبوبی اردکانی، تهران، 1346ش؛ انطاکی، داوود، تذکرةاولی‌الالباب، به کوشش علی شیری، بیروت، 1411ق/1991م؛ بیرونی، ابوریحان، الجماهر فی الجواهر، به کوشش یوسف هادی، تهران، 1374ش؛ تیفاشی، احمد، ازهار الافکار فی جواهر الاحجار، به کوشش محمدیوسف حسن و محمود بسیونی خفاجی، قاهره، 1977م؛ جرجانی، اسماعیل، الاغراض الطبیة، چ تصویری، به کوشش پرویز ناتل خانلری، تهران، 1345ش؛ همو، ذخیرۀ خوارزمشاهی، چ تصویری، به کوشش سعیدی سیرجانی، تهران، 1355ش؛ حاجی زین عطار، علی، اختیارات بدیعی، به کوشش محمدتقی میر، تهران، 1372ش؛ حکیم، مؤمن، محمدمؤمن، تحفة، تهران، 1402ق؛ رازی، محمدبن‌زکریا، الحاوی، حیدرآباد دکن، 1374-1390ق/1955-1970م؛ رسائل اخوان الصفاء، بیروت، 1957م؛ عقیلی علوی شیرازی، محمدحسین، مخزن‌الادویة، کلکته، 1851م؛ غافقی، احمد، جامع‌المفردات، انتخاب ابن‌عبری، به کوشش ماکس مایرهوف و جورجی صبحی، بولاق، 1940م؛ قلقشندی، احمد، صبح‌الاعشیٰ، قاهره، 1913-1919م؛ نصیرالدین طوسی، تنسوخ‌نامۀ ایلخانی، به کوشش مدرس رضوی، تهران، 1348ش؛ نیشابوری، محمد، جواهرنامۀ نظامی، به کوشش ایرج افشار و رسول دریاگشت، تهران، 1383ش، تهران، 1383ش؛ نیز:
Bailey, H. W., Dictionary of Khotan Saka, Cambridge, 1975; Hübschmann, H., Persische Studien, Strassburg, 1895; Mackenzie, D. N., A Concise Pahlavi Dictionary, London, 1971; The Oxford English Dictionary, 1989.
یونس کرامتی

قس انگلیسی

The antidotes for some particular toxins are manufactured by injecting the toxin into an animal in small doses and extracting the resulting antibodies from the host animals' blood. This results in an antivenom that can be used to counteract poison produced by certain species of snakes, spiders, and other venomous animals. A number of venoms lack a viable antivenom, and a bite or sting from an animal producing such a toxin often results in death.[citation needed] Some animal venoms, especially those produced by arthropods (e.g. certain spiders, scorpions, bees, etc.) are only potentially lethal when they provoke allergic reactions and induce anaphylactic shock; as such, there is no "antidote" for these venoms because it is not a form of poisoning and anaphylactic shock can be treated (e.g., by the use of epinephrine).
Some other toxins have no known antidote. For example, the poison aconitine, a highly poisonous alkaloid derived from various aconite species has no antidote, and as a result is often fatal if it enters the human body in sufficient quantities.
Contents [show]
[edit]Mechanical approaches

Ingested poisons are frequently treated by the oral administration of activated charcoal, which adsorbs the poison and flushes it from the digestive tract, thereby removing a large part of the toxin. Poisons which are injected into the body (such as those from bites or stings from venomous animals) are usually treated by the use of a constriction band which limits the flow of lymph and/or blood to the area, thus slowing circulation of the poison around the body. This should not be confused with use of a tourniquet which cuts off blood flow completely - often leading to the loss of the limb.
[edit]List of antidotes

Agent Indication
Activated charcoal with sorbital used for many oral toxins
Adenosine Theophylline antidote for adenosine poisoning
Atropine organophosphate and carbamate insecticides, nerve agents, some mushrooms
Beta blocker theophylline
Calcium chloride calcium channel blockers, black widow spider bites
Calcium gluconate hydrofluoric acid
Chelators such as EDTA, dimercaprol (BAL), penicillamine, and 2,3-dimercaptosuccinic acid (DMSA, succimer) heavy metal poisoning
Cyanide antidote (amyl nitrite, sodium nitrite, or thiosulfate) cyanide poisoning
Cyproheptadine serotonin syndrome
Deferoxamine mesylate Iron poisoning
Digoxin Immune Fab antibody (Digibind and Digifab) digoxin poisoning
Diphenhydramine hydrochloride and benztropine mesylate Extrapyramidal reactions associated with antipsychotic
Ethanol or fomepizole ethylene glycol poisoning and methanol poisoning
Flumazenil benzodiazepine poisoning
Glucagon beta blocker poisoning and calcium channel blocker poisoning
100% oxygen or hyperbaric oxygen therapy (HBOT) carbon monoxide poisoning and cyanide poisoning
Insulin beta blocker poisoning and calcium channel blocker poisoning
Leucovorin methotrexate and trimethoprim
Methylene blue treatment of conditions that cause methemoglobinemia
Naloxone hydrochloride opioid poisoning
N-acetylcysteine Paracetamol (acetaminophen) poisoning
Octreotide oral hypoglycemic agents
Pralidoxime chloride (2-PAM) organophosphate insecticides, followed after atropine
Protamine sulfate Heparin poisoning
Prussian blue Thallium poisoning
Physostigmine sulfate anticholinergic poisoning
Pyridoxine Isoniazid poisoning, ethylene glycol
Phytomenadione (vitamin K) and fresh frozen plasma warfarin poisoning and indanedione
Sodium bicarbonate ASA, TCAs with a wide QRS
[edit]References

^ "antidote" at Dorland's Medical Dictionary .
[edit]See also

Look up antidote in Wiktionary, the free dictionary.
Snakebite
Tourniquet
Universal antidote
[show] v t e
Pharmacology: major drug groups
[show] v t e
Antidotes (V03AB)
[show] v t e
Toxicology
Help improve this pageWhat's this?
Did you find what you were looking for?Yes No
Categories: Antidotes

قس اسپانیائی

Un antídoto es una sustancia química cuya función es contrarrestar los efectos de un veneno, toxina o químico.
Los antídotos más comunes son los creados por el hombre, mediante la sintetización de otras sustancias químicas. En ocasiones, el mismo veneno o toxina (especialmente en el caso del veneno de vipéridos) sirve como base para la sintetización y elaboración de estos antídotos.
Hay también antídotos naturales, como el antisuero, anticuerpos producidos por el propio organismo para detener el veneno. No obstante, podemos aprovecharnos de este obtención natural para aplicaciones artificiales; a saber, inmunizar a un animal inyectándole una pequeña dosis del veneno para que fabrique anticuerpos, extraer su suero y emplear dichos anticuerpos para tratar a otros individuos.
También existen antídotos contra la intoxicación por químicos y pesticidas, generalmente en el caso de los insecticidas caseros, se describe el antídoto para la sustancia química que contiene, para facilitar el trabajo de los médicos en caso de una intoxicación accidental.
[editar]Véase también

Antisuero
[editar]Enlaces externos

Wikimedia Commons alberga contenido multimedia sobre Antídoto.
Farmanuario Información sobre medicamentos y farmacos para profesionales de la Salud. (en español)
Ver las calificaciones de la página
Evalúa este artículo
¿Qué es esto?
Confiable
Objetivo
Completo
Bien escrito
Estoy muy bien informado sobre este tema (opcional)

Enviar calificaciones
Categoría: Antídotos
M.VahdatidDiscusiónPreferenciasLista de seguimientoContribucionesCerrar sesiónArtículoDiscusiónLeerEditarVer historialVigilar

Portada
Portal de la comunidad
Actualidad
Cambios recientes
Páginas nuevas
Página aleatoria
Ayuda
Donaciones
Notificar un error
Imprimir/exportar
Crear un libro
Descargar como PDF
Versión para imprimir
Herramientas
Otros proyectos
En otros idiomas
العربیة
Български
Català
Česky
Dansk
Deutsch
English
Euskara
Suomi
Français
Galego
हिन्दी
Ido
Italiano
日本語
Қазақша
Lietuvių
Latviešu
Nederlands
Norsk (bokmål)‎
Polski
Português
Русский
Simple English
Shqip
Српски / srpski
Svenska
Türkçe
Українська
中文
Esta página fue modificada por última vez el 26 sep 2012, a las 21:15.
El texto está disponible bajo la Licencia Creative Commons Atribución Compartir Igual 3.0; podrían ser aplicables cláusulas adicionales. Léanse los términos de uso para más información.
Wikipedia® es una marca registrada de la Fundación Wikimedia, Inc., una organización sin ánimo de lucro.
Contacto

قس عربی

التریاق أو الدریاق (Antidote) هی مادة یمکنها أن تعاکس أثر السم. وکلمة التریاق شاملة تتضمن مضاد الذیفانات أو مضادات السموم Antivenom.
[عدل]التریاق لغة

کلمة التریاق بکسر التاء کلمة فارسیة معربة: التریاقُ: وهی دواء السموم،وهی ما یُستعمل لدَفع السَّمّ من الأَدْویة والمَعاجِین، ویقال دِرْیاق، بالدال أَیضاً[1]
[عدل]آلیة عمل التریاق

یمکن للتریاق أن یبطل عمل السم وفق واحدة أو أکثر من الآلیات التالیة:
التقلیل من سمیة مادة ما.
أن یشکل التریاق رابطة کیمیائیة مع السم تبطل عمله.
أن یحول السم إلى مادة أخرى أقل سمیة.
أن یحل محل المادة الفعالة فی السم (المضادات، أو التثبیط التنافسی Competitive inhibition)
أن یسرّع من عملیة استقلاب المادة.
أن یسرع من عملیة اطراح المادة.
[عدل]المراجع

^ لسان العرب فی کلمة التریاق تحت باب ترق
تصنیفان: تریاق صیدلة

قس ترکی استانبولی

Panzehir, bir zehirin etkisini önleyen veya yok eden madde. Panzehirler ağız yoluyla zehirlenmelerde emilimi azaltmak amacıyla kullanılanlar (bölgesel panzehirler) ve kan dolaşımına çeşitli yollarla karışmış olan zehire karşı kullanılanlar (sistematik panzehirler) olmak üzere iki büyük grupta toplanırlar.

Bölgesel panzehirler [değiştir]

Mide yıkamalarında son yıkama suyuna karıştırılarak kullanılan bölgesel panzehirlerden en yaygın olanı aktif kömür (Carbon Vegetale)dür. Bitki kaynaklı kömürün ufaltılması ile elde edilen bu madde çok küçük parçalar halinde olduğu için zehiri tutucu sahası son derece arttırılmıştır. Barsaktan emilme özelliği olmadığı için de vücuda zarar verme durumu yoktur. Çok yüksek dozlarda verilebilir. 20 gram aktif kömür 200 mililitre suda bulamaç haline getirilerek verilmesi en büyük faydayı sağlar. Aktif kömür birçok zehirlenmede kullanılan bir panzehirdir. Kuru ekmeğin yakılmasıyla da basit olarak aktif kömür elde edilebilir.

Potasyum permanganatın (KMnO4), 1/10.000'lik solüsyonu veya tentürdiyotlu su, alkaloitlerle olan zehirlenmelerde kullanılır. Bu iki panzehir alkaloitleri okside ederek etkisiz hale getirir.

Asit ve alkali (bazik) maddelerle olan zehirlenmelerde, zehiri hemen nötralize etmek gerekir. Çünkü bunlar çok fazla tahriş edici ve dokuyu harap edici özellikte maddelerdir. Sülfürik asit, nitrik asit, tuz ruhu gibi asit maddelerle olan zehirlenmelerde nötralizasyon için magnezyum sütü (Mg(OH)2 gibi anti asitler kullanılır. Alkali zehirlenmelerinde; sirke, sirkeli su, askorbik asit gibi asit maddeler kullanılır.

Anyon değiştirici bir reçine olan kolestiramin, aspirin ve asetaminofen gibi zayıf asit yapısındaki ilaçlarla olan zehirlenmelerde ağızdan verilir. Kolestiramin bunları bağlayarak emilip hızla kana geçmelerini önler. Yumurta akı, süt, yoğurt gibi proteini bol maddeler, cıva ve gümüş gibi ağır metal zehirlenmelerine karşı panzehir olarak etkilidirler.

Diğer bölgesel panzehirler arasında gümüş nitrata karşı sodyum klorür, iyota karşı nişasta, demire karşı sodyum karbonat, süt, yoğurt, nişasta sayılabilir.

Sistemik panzehirler [değiştir]

Kan dolaşımına geçmiş olan zehirlere karşı kullanılırlar. Kimyasal, fizyolojik ve farmakolojik panzehirler olarak üç gruptur.

Sistemik panzehirlerin kimyasal olanları genellikle şelasyon yapıcı (zehirle halkalı bileşik meydana getirici) maddelerdir. Bu yolla oluşan halkalı maddeye şelat adı verilir. Şelatlar suda kolay çözündüklerinden vücuttan atılmaları da kolaydır. Şelasyonla zehir etkisiz hale gelir, zehirlenme belirtileri giderek azalır ve kaybolur. Bu bakımdan zehir alımından sonra ne kadar erken verilirlerse o kadar iyi olur.

Şelat yapıcı maddelerden biri dimerkaprol'dür (British Anti Lewisite = BAL). Arsenik ve cıva bağlamak için kullanılır. Ayrıca altın, krom ve kadmiyum zehirlenmelerinde de etkilidir. Kas içine şırınga edilir. Dimerkaptosüksinik asit adlı bir türevi ise, ağızdan kullanılan bir panzehirdir.

Yaygın bir şelat yapıcı madde de kalsiyum disodyum etilendiamin tetra asetik asittir (CaNa2 EDTA). % 5'lik dextroz solüsyonu içine katılarak damardan uygulanır. Bilhassa kurşun zehirlenmelerine, ayrıca çinko ve manganez zehirlenmelerine karşı da kullanılır.

Kurşun zehirlenmelerinde bundan sonra ikinci güçlü madde penisilin parçalanırken meydana gelen penisilamindir. Bu bir amino asittir. Ayrıca cıva zehirlenmelerinde bilhassa N-asetil penisilamin türevi çok başarılıdır.

Desferrioksamin, demir bağlayan şelat yapıcı bir maddedir. Hem ağızdan verilir, hem de şırınga edilir.

Fizyolojik panzehirler, zehirin etkisiyle organın bozulan faaliyetini düzelten maddelerdir. Mesela, damarı büzücü maddelerle olan zehirlenmelerde damar genişletici olan bir ilaç, fizyolojik panzehir olarak kullanılır.

Farmakolojik panzehirler daha karışık etkileri olan maddelerdir. Daha çabuk etki gösterirler. Bunlardan biri organofosfat (böcek zehiri) zehirlenmelerinde kullanılan atropindir. Zehirlenme esnasında ağız kuruyuncaya kadar atropin verilir. Atropin ayrıca Karbamat (mesela Baygon) zehirlenmesinde de kullanılır. Morfin zehirlenmelerinde damardan Naloksan adlı madde veya cilt altına Nalorfin verilir. Bunlar verilince solunum düzelir ve morfinin diğer etkileri hızla silinmeye başlar.

Aşırı antikoagülan (kan pıhtılaşmasını önleyici) alınınca K vitamini, karbonmonoksit zehirlenmesinde oksijen, antifiriz zehirlenmesinde etil alkol, heparine karşı protamin sülfat, sayılabilecek diğer panzehirlerdir.

"http://tr.wikipedia.org/w/index.php?title=Panzehir&oldid=12008305" adresinden alındı.
Kategori:
Panzehirler
Kişisel araçlar

قس روسی

Противоя́дие или антидо́т (от др.-греч. ἀντίδοτον, букв. — даваемое против) — лекарственное средство, прекращающее или ослабляющее действие яда на организм.
Выбор антидота определяется типом и характером действия веществ, вызвавших отравление, эффективность применения зависит от того, насколько точно установлено вещество, вызвавшее отравление, а также от того, как быстро оказана помощь.
Содержание [показать]
[править]Некоторые антидоты

В качестве противоядий используют те или иные вещества или смеси, в зависимости от характера яда (токсина):
этанол может быть использован при отравлении метиловым спиртом
атропин — используют при отравлении M-холиномиметиками (мускарин и ингибиторами ацетилхолинэстеразы (фосфорорганические яды).
глюкоза — вспомогательный антидот при многих видах отравлений, вводится внутривенно или перорально. Способна связывать синильную кислоту.
налоксон — используют при отравлении и передозировке опиоидами
[править]Антидоты, наиболее часто используемые при острых отравлениях

Унитиол — низкомолекулярный донатор SH-групп, универсальный антидот. Обладает широким терапевтическим действием, малотоксичен. Применяется как антидот при острых отравлениях люизитом, солями тяжелых металлов (ртуть, медь, свинец), при передозировке сердечных гликозидов, отравлении хлорированными углеводородами.
ЭДТА-тетацин-кальций, Купренил — относится к комплексонам (хелатообразователям). Образует легко растворимые низкомолекулярные комплексы с металлами, которые быстро выводятся из организма через почки. Применяется при острых отравлениях тяжелыми металлами (свинец, медь).
Оксимы (аллоксим, дипироксим) — реактиваторы холинэстераз. Используются при отравлениях антихолинэстеразными ядами, такими как ФОВ. Наиболее эффективны в первые 24 часа.
Атропина сульфат — антагонист ацетилхолина. Применяется при острых отравлениях ФОВ, когда в избытке накапливается ацетилхолин. При передозировке пилокарпина, прозерина, гликозидов, клофелина, бета-блокаторов; а также при отравлении ядами, вызывающими брадикардию и бронхорею.
Этиловый спирт — антидот при отравлении метиловым спиртом, этиленгликолем.
Витамин В6 — антидот при отравлении противотуберкулезными препаратами (изониазид, фтивазид); гидразином.
Ацетилцистеин — антидот при отравлении дихлорэтаном. Ускоряет дехлорирование дихлорэтана, обезвреживает его токсичные метаболиты. Применяется также при отравлении парацетамолом.
Налорфин — антидот при отравлении морфином, омнопоном, бенздиазепинами.
Цитохром-С — эффективен при отравлении окисью углерода.
Липоевая кислота — применяется при отравлении бледной поганкой как антидот аманитина.
Протаминсульфат — антагонист гепарина.
Аскорбиновая кислота — антидот при отравлении перманганатом калия. Используется для детоксикационной неспецифической терапии при всех видах отравлений.
Тиосульфат натрия — антидот при отравлении солями тяжелых металлов и цианидами.
Противозмеиная сыворотка — используется при укусах змей.
[править]См. также

Токсикология
[править]Ссылки

Антидот // Энциклопедический словарь Брокгауза и Ефрона: В 86 томах (82 т. и 4 доп.). — СПб., 1890—1907.
Симптомы и методы лечения отравлений
Это заготовка статьи по токсикологии. Вы можете помочь проекту, исправив и дополнив её.
Категория: Токсикология
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
پادزهر. [ زَ ] (اِ مرکب ) ۞ (از: پات پهلوی ، ضد. مقابل + زهر، سم ّ)مقاوم سم . (بحر الجواهر). فادزهر. پازهر. تریاق . تریاک . مَسوس . بادزهر. نوشدا...
پادزهر (تریاق) به خنثی‌کننده‌ی سم و زهر گفته می شود و از آن- به لحاظ خرید و فروش، درمان و نگهداری- در باب‌های تجارت و حدود به مناسبت سخن رفته است. ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.